


بسیاری از افراد پس از چند بار شکست در بازار، به این نتیجه میرسند که بانکها و مؤسسات بزرگ به عمد بازار را خلاف انتظار حرکت میدهند. از سوی دیگر، گروهی بر این باورند که مشکل اصلی، نه دروغ بانکها، بلکه عدم استفاده درست تریدرها از تحلیل کلاسیک است.
برای پاسخ به این سؤال، باید هر دو دیدگاه را بررسی کنیم، به تاریخچه تحلیل کلاسیک نگاه کنیم، رفتار بانکها را زیر ذرهبین بگذاریم و در نهایت راهکارهایی برای استفاده درست از این ابزار ارائه دهیم.
تحلیل تکنیکال ریشهای قدیمی دارد. اگرچه بسیاری آن را به «چارلز داو» و نظریه داو نسبت میدهند، اما استفاده از نمودارهای قیمتی حتی قبل از او در ژاپن و میان معاملهگران برنج دیده شده بود. ژاپنیها با کندلهای شمعی (Candlestick) توانستند احساسات بازار را در قالب نمودار به تصویر بکشند.
با گذر زمان، الگوهای تکرارشوندهای روی نمودارها دیده شد: مثلثها، کانالها، سر و شانهها و پرچمها. این الگوها تبدیل به پایههای اصلی تحلیل کلاسیک شدند.
در بازار سهام، تحلیل کلاسیک برای شناسایی روندهای بلندمدت استفاده میشد.
در فارکس، تریدرها با کمک آن نقاط ورود و خروج میانمدت پیدا میکردند.
در کریپتو، با وجود نوسانات شدید، تحلیل کلاسیک هنوز هم محبوب است زیرا رفتار جمعی معاملهگران را نشان میدهد.
بانکها، مؤسسات مالی و نهنگها (سرمایهگذاران بزرگ) قدرت بالایی در جابهجایی قیمت دارند. آنها میتوانند با سفارشهای سنگین، جهت حرکت بازار را تغییر دهند. همین موضوع باعث شده بسیاری تصور کنند که الگوهای کلاسیک عمداً بیاعتبار میشوند.
مثالهای واقعی از فریبها
فیکاوت (Fakeout): زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور میکند اما بلافاصله برمیگردد.
شکار استاپ (Stop Hunt): بانکها قیمت را به سمت حد ضرر تریدرها میبرند و پس از جمعآوری نقدینگی، جهت اصلی را ادامه میدهند.
پولبکهای دروغین: بازار وانمود میکند که در حال تثبیت است اما ناگهان با قدرت در خلاف جهت حرکت میکند.
روانشناسی دستکاری
بانکها به دنبال نقدینگی هستند. آنها نیاز دارند که برای خرید یا فروش حجم بالا، سفارشهای کافی در بازار وجود داشته باشد. بنابراین:
با شکستهای دروغین، تریدرهای خرد را وارد بازار میکنند.
سپس در نقطه مناسب، خلاف جهت حرکت میکنند و سفارشهای خود را اجرا میکنند.
از دید بسیاری از معاملهگران خرد، این رفتار چیزی جز دروغ بانکها نیست.
اما آیا همیشه مقصر بانکها هستند؟ واقعیت این است که بخش بزرگی از شکستها به دلیل اشتباهات خود معاملهگران رخ میدهد.
بیتوجهی به تایمفریمها: تحلیل یک الگوی کوچک در تایم ۵ دقیقهای بدون توجه به روند تایمفریم روزانه.
ورود زودهنگام: بسیاری فقط با دیدن نیمه یک الگو وارد معامله میشوند.
نادیده گرفتن حجم معاملات: حجم میتواند نشان دهد شکست واقعی است یا دروغین.
مدیریت ریسک ضعیف: حتی بهترین تحلیل هم بدون حد ضرر میتواند منجر به نابودی حساب شود.
دیدن یک الگو روی نمودار به معنی سیگنال قطعی نیست. تحلیل یعنی شناخت احتمالها؛ معامله یعنی انتخاب بهترین احتمال همراه با مدیریت ریسک.
ترکیب با ابزارهای دیگر
برای افزایش دقت، حرفهایها تحلیل کلاسیک را با ابزارهای دیگر ترکیب میکنند:
پرایس اکشن: تأیید حرکات قیمت در سطوح کلیدی.
اندیکاتورها: مثل RSI یا MACD برای تأیید قدرت روند.
اخبار و فاندامنتال: مخصوصاً در بازارهایی مثل فارکس و کریپتو.
بخش چهارم: مقایسه و واقعیت میانی
حقیقت این است که هر دو دیدگاه بخشی از واقعیت را بیان میکنند.
بله، بانکها میتوانند بازار را دستکاری کنند.
بله، تریدرها هم بارها به دلیل اشتباهات خودشان ضرر میکنند.
اما نکته مهم این است که تحلیل کلاسیک هنوز هم در سراسر دنیا آموزش داده میشود و دلیلش ساده است: این روش همچنان میتواند ساختار بازار را بهخوبی نمایش دهد.
بانکها به دنبال نقدینگی هستند، نه لزوماً فریب دادن تریدرها. اگر ما بدانیم چطور نقدینگی جمع میشود، میتوانیم همراه آنها حرکت کنیم نه مقابلشان.
چندتایمفریمی کار کنید.
همیشه روند کلی را در تایمفریم بالا بررسی کنید و بعد در تایم پایینتر وارد شوید.
حجم معاملات را جدی بگیرید.
شکست معتبر معمولاً با حجم بالا همراه است.
از تأییدیههای چندگانه استفاده کنید.
تنها به یک خط روند یا یک الگو اعتماد نکنید؛ پرایس اکشن و اندیکاتورها را هم چک کنید.
مدیریت ریسک داشته باشید.
هرگز بیش از ۲٪ سرمایه خود را در یک معامله به خطر نیندازید.
به دنبال کیفیت باشید، نه کمیت.
چند سیگنال با کیفیت بالا بهتر از دهها ورود بیپایه است.
تحلیل کلاسیک نه یک دروغ بزرگ است و نه یک معجزه مطلق. این ابزار در صورتی ارزشمند است که بهدرستی استفاده شود.
بانکها و نهنگها میتوانند بازار را به سمت نقدینگی ببرند، اما این به معنی فریب کامل نیست؛ بلکه فرصتی است برای تریدرهای آگاه که همراه آنها حرکت کنند.
پس پاسخ نهایی ساده است:
تحلیل کلاسیک دروغ بانکها نیست؛ عدم استفاده درست ماست که آن را بیاعتبار میکند
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
جاستین سان، بنیانگذار ترون، زمین را ترک کرد – واقعاً – با موشک Blue Origin جف بزوس
1 ماه پیش 116 بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
پربازدیدترین آموزشها
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام