یکی از مهمترین مفاهیم بازارهای مالی که میتواند فرصتهای معاملاتی قدرتمندی ایجاد کند، شکست سطوح قیمتی است؛ اما آیا هر شکستی در نمودار به معنای آغاز یک روند قوی خواهد بود؟ قطعاً خیر! بسیاری از شکستها تنها شکستهای کاذب هستند که معاملهگران ناآگاه را به دام میاندازند.
سؤال اصلی اینجاست که چگونه قدرت یک شکست را اندازهگیری کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش، باید فاکتورهای مختلفی مانند حجم معاملات، رفتار قیمت پس از شکست، نقش پولبک و تأییدیههای تکنیکالی را بررسی کنیم.
در ادامه این مقاله از آموزش فارکس در چراغ، به بررسی نحوه اندازه گیری قدرت شکست میپردازیم و به شما یاد میدهیم تا چگونه با استفاده از تحلیل تکنیکال و ابزارهای مناسب، شکستهای قوی و ضعیف را از هم تفکیک کنید تا معاملات موفقتری داشته باشید.
برای اینکه بدانیم یک شکست واقعی و معتبر است یا فقط یک شکست کاذب که معاملهگران را به اشتباه میاندازد، باید به عوامل متعددی توجه کنیم. برخی از شکستها با قدرت زیاد رخ میدهند و نشاندهنده آغاز یک روند قوی هستند، درحالیکه برخی دیگر پس از مدتی از بین میروند و قیمت دوباره به محدوده قبلی خود بازمیگردد؛ در ادامه، مهمترین عواملی که قدرت یک شکست را مشخص میکنند، بررسی خواهیم کرد.
یکی از مهمترین نشانههای اعتبار یک شکست، میزان حجم معاملاتی است که در لحظه عبور قیمت از سطح مقاومتی یا حمایتی اتفاق میافتد. هرچه حجم در این نقطه بیشتر باشد، نشاندهنده حضور پررنگتر خریداران یا فروشندگان و تأیید شکست خواهد بود. شکستهایی که با حجم پایین رخ میدهند، معمولاً ضعیفتر هستند و احتمال بازگشت قیمت به سطح شکستهشده در آنها بیشتر است.
اگر هنگام شکست، افزایش قابلتوجهی در حجم معاملات مشاهده شود، به این معناست که تعداد زیادی از معاملهگران در حال ورود به بازار هستند و این شکست میتواند پایدار باشد. در مقابل، اگر قیمت بدون افزایش حجم از سطح عبور نماید، احتمال دارد که شکست نامعتبر باشد و بهسرعت بازگشت کند.
پس از شکست یک سطح، نحوه حرکت قیمت نقش مهمی در تعیین قدرت آن شکست دارد. اگر قیمت بلافاصله پس از عبور از سطح با قدرت و سرعت بالا در همان جهت ادامه یابد، نشاندهنده این خواهد بود که شکست معتبر بوده و روند جدیدی در حال شکلگیری است؛ اما اگر قیمت پس از شکست دچار نوسانات شدید و نامطمئن شود یا حرکت کندی داشته باشد، احتمالا شکست از قدرت کافی برخوردار نباشد.
شکستهایی که با کندلهای قوی و پرقدرت همراه هستند، معمولاً نشاندهنده حضور بازیگران بزرگ بازار و تمایل آنها به ادامه روند جدید است. در مقابل، اگر پس از شکست، کندلهای ضعیف و نامطمئن ظاهر شوند، این احتمال وجود دارد که شکست تنها یک تله معاملاتی باشد.
زاویه حرکت قیمت هنگام شکست، یکی دیگر از فاکتورهای کلیدی در تعیین قدرت آن است. اگر شکست با شیب بسیار تند و حرکت عمودی رخ دهد، شاید بهسرعت با اصلاح قیمتی روبهرو شود؛ اما اگر شکست با شیب متعادل و حرکتی پایدار رخ دهد، احتمال ادامه روند بیشتر خواهد بود.
شکستهایی که با زاویه خیلی تند و ناگهانی اتفاق میافتند، معمولاً به دلیل هیجانات کوتاهمدت بازار هستند و احتمال اصلاح آنها بالاست. در مقابل، شکستهایی که بهصورت تدریجی و با حرکتی باثبات رخ میدهند، معمولاً نشاندهنده تغییر روندی قوی هستند و پایداری بیشتری دارند.
پولبک یکی از مهمترین نشانههای تأیید و قدرت یک شکست معتبر است. در بسیاری از موارد، قیمت پس از عبور از یک سطح، مجدداً به آن بازمیگردد تا حمایت یا مقاومت جدید را آزمایش کند. این بازگشت موقتی را پولبک مینامند و بررسی آن میتواند در تشخیص قدرت شکست بسیار کمککننده باشد.
اگر قیمت پس از شکست یک سطح، با یک پولبک ملایم و کنترلشده به آن سطح بازگردد و سپس دوباره در جهت شکست حرکت کند، این نشانهای قوی از اعتبار شکست است؛ اما اگر پولبک خیلی عمیق باشد یا قیمت سریعاً به محدوده قبلی بازگردد، احتمال دارد که شکست از قدرت کافی برخوردار نبوده و صرفاً یک حرکت کاذب باشد.
همچنین، بررسی حجم معاملات هنگام پولبک میتواند اطلاعات مفیدی در مورد اعتبار شکست ارائه دهد. اگر حجم معاملات در هنگام پولبک کاهش یابد و سپس در جهت روند افزایش پیدا کند، نشاندهنده این است که شکست قدرت کافی دارد و روند جدید ادامه خواهد یافت؛ اما اگر حجم معاملات هنگام پولبک زیاد باشد و قیمت به محدوده قبلی بازگردد، احتمال شکست نامعتبر افزایش پیدا میکند.
برای اینکه بتوانیم یک شکست را بهدرستی تحلیل کنیم و میزان قدرت آن را بسنجیم، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال میتواند بسیار کمککننده باشد. این اندیکاتورها به ما کمک میکنند تا متوجه شویم آیا شکست رخداده واقعی است یا صرفاً یک شکست کاذب. در ادامه، چند مورد از مهمترین اندیکاتورهایی که برای بررسی قدرت شکست استفاده میشوند را بررسی خواهیم کرد:
حجم معاملات یکی از اولین معیارهای مهم برای ارزیابی شکست است. زمانی که قیمت از یک سطح مقاومتی یا حمایتی عبور میکند، باید بررسی کرد که این حرکت با افزایش حجم همراه بوده یا خیر. شکستهایی که در حجم بالا رخ میدهند، معمولاً معتبرتر هستند و احتمال ادامه روند در جهت شکست افزایش مییابد. در مقابل، اگر شکست بدون حجم کافی اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که صرفاً یک حرکت کاذب باشد و قیمت مجدداً به محدوده قبلی بازگردد.
برای مثال، اگر قیمت یک دارایی پس از مدتها در حال شکستن یک مقاومت قوی باشد، اما حجم معاملات تغییر محسوسی نداشته باشد، احتمال اینکه این شکست فریبدهنده باشد زیاد است؛ اما اگر این شکست با افزایش ناگهانی حجم همراه شود، نشاندهنده ورود خریداران جدید و تأیید قدرت شکست خواهد بود.
همچنین در شکستهای نزولی، اگر حجم معاملات در هنگام عبور قیمت از یک حمایت کلیدی بهشدت افزایش یابد، احتمال اینکه روند نزولی ادامه پیدا کند بیشتر خواهد بود. به همین دلیل، همیشه باید رابطه بین حجم و قیمت را بررسی کرد تا از صحت شکستها اطمینان حاصل شود.
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index) به معاملهگران این امکان را میدهد تا شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش را در بازار تشخیص دهند و درک بهتری از قدرت روند پس از شکست به دست آورند. RSI در بازه ۰ تا ۱۰۰ حرکت میکند و معمولاً سطح ۷۰ به بالا نشاندهنده اشباع خرید و سطح ۳۰ به پایین نشاندهنده اشباع فروش است.
زمانی که یک شکست صعودی رخ میدهد، اگر RSI در محدوده ۷۰ یا بالاتر قرار داشته باشد، ممکن است این حرکت بیشازحد گسترش یافته باشد و احتمال اصلاح قیمت وجود دارد. در مقابل، اگر شکست صعودی در حالی رخ دهد که RSI در محدوده ۴۵ تا ۶۰ باشد، احتمال ادامه روند بیشتر خواهد بود، زیرا بازار هنوز به ناحیه اشباع خرید نرسیده است.
در شکستهای نزولی، اگر RSI زیر ۳۰ قرار گیرد، نشان میدهد که دارایی در وضعیت فروش بیشازحد قرار دارد و احتمال بازگشت قیمت افزایش پیدا میکند؛ اما اگر شکست نزولی با RSI حدود ۴۰ تا ۵۰ رخ دهد، قدرت بیشتری خواهد داشت، زیرا بازار هنوز به ناحیه اشباع فروش نرسیده است.
یکی از مهمترین سیگنالهایی که RSI ارائه میدهد، واگراییهای RSI میباشد. برای مثال، اگر قیمت در حال شکستن یک سطح مقاومتی باشد اما RSI روند نزولی داشته باشد، این نشان میدهد که مومنتوم کافی برای ادامه حرکت وجود ندارد و احتمال بازگشت قیمت زیاد است. در مقابل، اگر قیمت یک سطح کلیدی را میشکند و RSI نیز به سمت بالا حرکت میکند، این تأیید خوبی برای قدرت شکست خواهد بود.
MACD (Moving Average Convergence Divergence) یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم برای اندازهگیری قدرت شکست است که با بررسی تقاطع میانگینهای متحرک، قدرت مومنتوم را مشخص خواهد کرد. در مواقعی که شکست قیمت اتفاق میافتد، این اندیکاتور میتواند کمک زیادی به شما در ارزیابی مومنتوم و قدرت آن شکست کند.
یکی از بخشهای اصلی که در هنگام استفاده از MACD برای تحلیل قدرت شکست باید به آن توجه کرد، هیستوگرام این اندیکاتور است. هیستوگرام MACD نشاندهنده تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال خواهد بود. زمانی که روند به سمت بالا ادامه دارد، هیستوگرام بزرگتر و مثبتتر میشود که نشاندهنده افزایش قدرت روند است؛ این موضوع میتواند تأییدی بر ادامهدار بودن یک شکست باشد.
در مقابل، اگر هیستوگرام شروع به کوچکتر شدن کند یا به سمت پایین برود، نشاندهنده کاهش قدرت روند خواهد بود و احتمالاً روند شکست به پایان نزدیک میشود. به عبارت دیگر، اگر با یک شکست همراه با هیستوگرام کوچکتر مواجه شویم، این احتمال وجود دارد که روند در حال ضعیف شدن باشد و احتمال برگشت یا اصلاح قیمت افزایش یابد.
در نهایت، استفاده از اندیکاتور MACD برای اندازهگیری قدرت شکست تنها زمانی کارآمد است که با دیگر ابزارهای تحلیلی و تایید سیگنالها همراه شود. توجه به تغییرات هیستوگرام میتواند یک نشانه مهم از وضعیت مومنتوم باشد، اما باید همیشه در کنار سایر ابزارها و سیگنالها از آن استفاده کنید تا دقت تحلیلهای خود را بالا ببرید.
تشخیص صحیح قدرت شکست یکی از مهمترین مهارتها در تحلیل تکنیکال است. بسیاری از معاملهگران بهویژه کسانی که تازه وارد بازار شدهاند، در تشخیص صحیح این شکستها دچار اشتباه میشوند؛ اشتباهات رایجی که میتواند تأثیرات منفی زیادی بر معاملات داشته باشد، عبارتند از:
یکی از اشتباهات رایج، عدم بررسی حجم معاملات در هنگام شکست است. حجم پایین در زمان شکست میتواند نشاندهنده ضعف آن حرکت باشد. اگر قیمت یک سطح کلیدی را بشکند، اما حجم معاملات همزمان افزایش نیابد، احتمال اینکه شکست نادرست باشد و قیمت به محدوده قبلی بازگردد، زیاد است.
گاهی اوقات معاملهگران تنها به سطح قیمتی و عبور آن از یک نقطه مقاومتی یا حمایتی توجه میکنند، بدون اینکه سایر سیگنالهای تکنیکالی مانند مومنتوم یا اندیکاتورها را در نظر بگیرند. مثلا اگر یک سطح مقاومتی شکسته شود اما اندیکاتورهایی مانند RSI شرایط اشباع خرید را نشان دهند، احتمال اصلاح قیمت و نامعتبر بودن شکست وجود دارد.
برخی از معاملهگران به تنهایی به حرکت قیمت توجه میکنند و از سیگنالهای دیگر مانند MACD، RSI یا واگراییها غافل میشوند. در صورتی که قیمت یک سطح کلیدی را بشکند اما اندیکاتورها سیگنالهایی متناقض مانند ضعف مومنتوم یا حرکت مخالف را نشان دهند، این میتواند نشاندهنده شکست کاذب باشد.
زمانبندی برای ورود به یک معامله پس از شکست، یکی از مهمترین موارد است. بسیاری از معاملهگران به محض مشاهده یک شکست قیمتی، وارد بازار خواهند شد، بدون آنکه صبر کنند تا سیگنالهای تاییدکننده از سایر اندیکاتورها صادر شود. وارد شدن بلافاصله بعد از شکست، بدون تحلیل دقیق وضعیت مومنتوم یا اندیکاتورها، ضررهای زیادی را برای معاملگر بهوجود میآورد.
یکی دیگر از اشتباهات رایج در تشخیص قدرت شکست، نادیده گرفتن پولبکها است. پولبکها میتوانند نشانهای از ادامه روند پس از شکست باشند. برخی معاملهگران بدون توجه به پولبکها و تنها بر اساس اولین حرکت قیمتی، وارد بازار میشوند. در حالی که پولبکها ممکن است فرصتی برای ورود به معامله با قیمت بهتر و پوزیشنهای امنتر فراهم کنند.
یکی از مهمترین اشتباهات در تشخیص قدرت شکست، نادیده گرفتن روند کلی بازار است. در بعضی مواقع، شکستهای قیمتی که در یک روند قوی رخ میدهند، میتوانند معتبرتر باشند، در حالی که شکستهای مشابه در روندهای ضعیفتر احتمالا نامعتبر هستند. بنابراین باید همواره روند اصلی بازار را در نظر گرفت و تنها به شکستهای مقطعی اعتماد نکرد.
یکی دیگر از اشتباهات رایج در تشخیص قدرت شکست، ورود به معامله بلافاصله پس از مشاهده یک شکست است، بدون اینکه تأییدات لازم را از دیگر ابزارها و اندیکاتورها دریافت کرده باشیم. شکست یک سطح مقاومتی یا حمایتی به خودی خود کافی نیست تا به سرعت وارد معامله شویم.
در صورتی که سایر سیگنالهای تأییدکننده، مانند حجم معاملات یا اندیکاتورهای تکنیکالی، نتواستهاند تأیید کنند که شکست معتبر است، وارد شدن زودهنگام میتواند منجر به ضرر شود. باید همیشه از تأیید سیگنالها قبل از وارد شدن به معامله مطمئن شد.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران به طور کامل از تایمفریمهای بالاتر غافل میشوند. یک شکست ممکن است در تایمفریمهای کوتاهمدت دیده شود، اما اگر در تایمفریمهای بالاتر (مثل روزانه یا هفتگی) تأیید نشود، احتمال وقوع یک شکست کاذب بالا میرود.
تایمفریمهای بلندتر معمولاً نمای کلیتر و دقیقتری از روند بازار میدهند و اگر شکست در این تایمفریمها تأیید نگردد، نشاندهندهی ضعف یا احتمال برگشت قیمت است. پس تحلیل چند تایمفریم بهویژه تایمفریمهای بالاتر میتواند دقت پیشبینیها و تصمیمات را افزایش دهد.
در این مقاله سعی کردیم، به سوال چگونه قدرت یک شکست را اندازهگیری کنیم؟ پاسخ دهیم و به بررسی نحوه اندازه گیری قدرت شکست ها بپردازیم. قدرت یک شکست، کلید موفقیت در معاملات است، اما برای تشخیص درست آن نیاز به دقت، صبر و تحلیل همهجانبه داریم.
بدون توجه به حجم معاملات، سیگنالهای اندیکاتورها، و تایمفریمهای مختلف، هر شکست میتواند به سرعت به یک شکست کاذب تبدیل شود. بنابراین، اگر میخواهید در بازارهای مالی موفق شوید، باید از ورودهای زودهنگام و تصمیمات عجولانه اجتناب کرده و به تحلیل دقیق و استراتژیک تکیه کنید.
هر لحظه از بازار فرصتهای جدیدی را به شما نشان میدهد، فقط کافی است که هوشمندانه و با دیدی وسیعتر آنها را شناسایی کنید. در پایان، شما را دعوت میکنیم تا نظرات خود را دربارهی روش اندازه گیری قدرت شکست ها، با ما به اشتراک بگذارید تا با تبادل تجربیات، در نهایت همگی بتوانیم معاملات بهینهتری را در بازار تجربه کنیم.
👈 تجربهای متفاوت از ترید در فارکس با ثبت نام بروکر تاپ اف ایکس
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
این آلتکوینها در سال 2024 آماده یک جهش بزرگ هستند!
1 سال پیش 4K بازدید
عبور سولانا از نقطه عطف 200 دلار با خروج 40 میلیون دلاری نهنگها
1 سال پیش 4K بازدید
بیت کوین در هفته انتخابات به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟ نظرات کارشناسان
7 ماه پیش 1K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام