
اوردربلاک در فارکس، یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال است که توسط بانکها و مؤسسات مالی بزرگ برای ورود به معاملات استفاده میشود. این مناطق نشاندهنده مناطقی هستند که سفارشهای بزرگ خرید یا فروش قرار گرفتهاند و میتوانند به عنوان نقاط مهم برگشت یا ادامه روند عمل کنند.
درک صحیح اوردر بلاکها به شما کمک میکند تا حرکات بعدی قیمت را با دقت بیشتری پیشبینی کنید و معاملات هوشمندانهتری داشته باشید؛ در این مقاله، بهطور کامل به سوال اوردربلاک چیست؟ پاسخ میدهیم و به بررسی نحوه شناسایی آن و روشهای کاربردی استفاده از آن در معاملات میپردازیم.
در بازار فارکس، جایی که نقدینگی عظیمی بین بازیگران مختلف جریان دارد، نهادهای مالی بزرگ مانند بانکها، مؤسسات سرمایهگذاری و صندوقهای پوشش ریسک نقشی کلیدی در تعیین روندهای قیمتی ایفا میکنند. این نهادها برای ورود به بازار، به حجمهای بالایی از نقدینگی نیاز دارند و نمیتوانند معاملات خود را مانند معاملهگران خرد تنها با یک سفارش ساده انجام دهند. در عوض، آنها سفارشهای خود را در مناطقی خاص از نمودار، تحت عنوان اوردربلاک (Order Block) قرار میدهند.
اوردر بلاک در واقع یک منطقه قیمتی میباشد که در آن نهادهای بزرگ بازار سفارشهای سنگین خرید یا فروش را اجرا کردهاند و همین موضوع باعث ایجاد یک تغییر محسوس در روند قیمت شده است. این مناطق نقاطی را مشخص میکنند که بازار در گذشته با حجم بالایی از معاملات در آنها روبهرو شده و احتمال واکنش مجدد قیمت در آینده نیز وجود دارد. به همین دلیل، بسیاری از معاملهگران حرفهای به این مناطق به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معاملات نگاه میکنند.
تصور کنید که یک بانک قصد خرید مقدار زیادی از یک ارز را دارد. این بانک نمیتواند سفارش خود را بهصورت یکجا ثبت کند، زیرا این کار باعث ایجاد نوسانات شدید در بازار و افزایش ناگهانی قیمت خواهد شد. در نتیجه، بانک سفارشهای خرید خود را بهتدریج و در یک محدوده قیمتی مشخص قرار میدهد. این محدوده همان چیزی است که به آن اوردربلاک صعودی (Bullish Order Block) میگویند. بالعکس، اگر بانک قصد فروش داشته باشد، سفارشهای خود را در یک منطقه مشخص میچیند که بعداً به عنوان اوردربلاک نزولی (Bearish Order Block) شناخته میشود.
نکته مهم در مورد اوردربلاکها این است که قیمت پس از ایجاد این مناطق، اغلب تمایل دارد که مجدداً به آنها بازگردد و قبل از ادامه حرکت خود، واکنش نشان دهد. این ویژگی به معاملهگران فرصت میدهد تا با ورود به بازار در این نقاط، همراه با نهادهای بزرگ معامله کنند و از حرکات پرقدرت قیمت سود ببرند.
بر خلاف حمایت و مقاومتهای سنتی که عمدتاً توسط معاملهگران خرد شناسایی میشوند، اوردربلاکها نشاندهنده ردپای مؤسسات مالی هستند. این امر باعث میشود که آنها دقت بالاتری نسبت به سطوح عرضه و تقاضای معمولی داشته باشند. به همین دلیل، درک و استفاده صحیح از اوردربلاکها میتواند تأثیر چشمگیری در بهبود عملکرد معاملاتی شما داشته باشد؛ در ادامه مقاله، با روشهای شناسایی این مناطق روی نمودار و نحوه استفاده از آنها در استراتژیهای معاملاتی آشنا خواهیم شد.
شناسایی اوردربلاکها در نمودار مهارتی است که به شما کمک میکند نقاط ورود و خروج بهتری داشته باشید و همراه با بازیگران بزرگ بازار معامله کنید. برخلاف سطوح حمایت و مقاومت که اغلب توسط معاملهگران خرد شناسایی میشوند، اوردربلاکها مناطقی هستند که مؤسسات مالی در آنها سفارشهای سنگین خود را ثبت کردهاند. بنابراین، شناخت صحیح آنها میتواند برتری محسوسی در معاملات ایجاد کند؛ اما چگونه میتوان این مناطق را بهدرستی شناسایی کرد؟
اوردربلاکها معمولاً در نقاطی از بازار شکل میگیرند که حرکتهای قدرتمندی پس از آنها رخ داده است. این حرکتهای قوی معمولاً به صورت یک کندل بلند صعودی یا نزولی ظاهر میشوند که نشاندهنده ورود حجم بالایی از سفارشها به بازار خواهد بود.
به دنبال کندلهایی باشید که یک روند جدید را آغاز کردهاند. اگر پس از یک ناحیه کوچک از تثبیت قیمت، یک حرکت شدید صعودی یا نزولی شکل بگیرد، احتمال زیادی وجود دارد که در ابتدای آن حرکت، یک اوردربلاک وجود داشته باشد.
شکست سطوح مهم، نشانهای از وجود اوردربلاک خواهد بود. هنگامی که قیمت از یک سطح مقاومتی یا حمایتی مهم با قدرت عبور میکند، معمولاً یک اوردربلاک در نزدیکی نقطه شکست شکل گرفته است. این منطقه در آینده میتواند به عنوان یک سطح مهم برای برگشت قیمت عمل کند.
یکی از ویژگیهای کلیدی اوردربلاکها، این است که قیمت پس از شکلگیری آنها، به سرعت از آن ناحیه دور میشود؛ این نشان میدهد که در آن نقطه، سفارشهای بزرگی در بازار اجرا شدهاند. دنبال مناطقی بگردید که بعد از آنها، یک حرکت قوی در بازار اتفاق افتاده است. اگر قیمت پس از یک ناحیه مشخص بهسرعت افزایش یا کاهش یافته باشد، احتمالاً آن ناحیه شامل یک اوردربلاک است.
این مناطق معمولاً در نزدیکی نقاط مهم نقدینگی قرار دارند. نقدینگی بالا جایی است که بانکها و مؤسسات مالی سفارشهای بزرگ خود را اجرا میکنند. این نقاط میتوانند در نزدیکی قلهها و درههای اصلی بازار قرار داشته باشند.
اوردربلاکها در تایمفریمهای بالاتر مانند ۴ ساعته، روزانه و هفتگی دقت بیشتری دارند، زیرا در این تایمفریمها، سفارشهای بزرگتر اجرا میشوند. بنابراین، قبل از ورود به معامله، همیشه اوردربلاکهای تایمفریمهای بالاتر را بررسی کنید تا مناطق قویتر را تشخیص دهید.
هرچه تایمفریم بالاتر باشد، اوردربلاک معتبرتر خواهد بود؛ به عنوان مثال، اگر در تایمفریم ۴ ساعته یک اوردربلاک ببینید و همان ناحیه در تایمفریم روزانه نیز تأیید شود، احتمال واکنش قیمت به آن بسیار بیشتر است.
میتوان از تایمفریمهای پایینتر برای ورود دقیقتر استفاده کرد. پس از پیدا کردن یک اوردربلاک معتبر در تایمفریم بالا، میتوان به تایمفریمهای کوچکتر (مثلاً ۱۵ دقیقه یا ۱ ساعته) رفت و در آنجا به دنبال نشانههای ورود دقیقتر گشت.
یکی از روشهای تأیید اوردربلاکها، بررسی حجم معاملات در آن ناحیه خواهد بود. معمولاً در مناطقی که بانکها و مؤسسات مالی سفارشهای بزرگ خود را اجرا کردهاند، حجم معاملات بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
اگر در یک منطقه خاص، افزایش ناگهانی حجم معاملات مشاهده کردید، به احتمال زیاد یک اوردربلاک در آنجا شکل گرفته است. حجم معاملات کم در هنگام بازگشت قیمت به اوردربلاک، نشانهای از احتمال ادامه روند است. اگر قیمت به یک اوردربلاک بازگردد اما حجم معاملات در آن لحظه پایین باشد، احتمال واکنش و برگشت قیمت از آن ناحیه بیشتر است.
اوردربلاکها اغلب به عنوان مناطقی برای ورود مجدد به روند عمل میکنند. بنابراین، زمانی که قیمت به یک اوردربلاک بازمیگردد، باید رفتار آن را به دقت بررسی کنید. دنبال کندلهای تأییدی باشید. اگر قیمت به اوردربلاک رسید و کندلهایی با سایههای بلند یا الگوهای بازگشتی مانند "چکش" (Hammer) یا "پین بار" (Pin Bar) تشکیل داد، این نشانهای از واکنش بازار به اوردربلاک است.
ورود تدریجی بهتر از ورود عجولانه است. بسیاری از معاملهگران حرفهای از روشهای مختلفی مانند تقسیم حجم سفارش برای ورود در چند نقطه مختلف درون اوردربلاک استفاده میکنند تا ریسک خود را کاهش دهند.
اوردربلاکها بسته به جهت حرکت بازار، نوع روند و نحوه واکنش قیمت به آنها، به چند دسته مختلف تقسیم میشوند. درک این دستهبندیها میتواند به معاملهگران کمک کند تا با اطمینان بیشتری از این مناطق در استراتژیهای معاملاتی خود استفاده کنند؛ در ادامه انواع اصلی اوردربلاکها را بررسی میکنیم:

اوردربلاک صعودی زمانی شکل میگیرد که سفارشهای خرید قدرتمندی در یک ناحیه خاص جمع شده باشند و باعث رشد قیمت شوند اوردربلاک صعودی یکی از مهمترین انواع اوردربلاک است که معمولاً در انتهای یک روند نزولی یا در میانه یک روند صعودی شکل میگیرد.
در این مناطق، بانکها و مؤسسات مالی سفارشهای خرید بزرگی را قرار دادهاند که باعث میشود قیمت با قدرت به سمت بالا حرکت کند. این مناطق معمولاً پس از یک حرکت نزولی شکل میگیرند و وقتی قیمت دوباره به آنها بازمیگردد، بهعنوان یک سطح حمایت قوی عمل میکنند.
برای شناسایی این نوع اوردربلاک، باید به مناطقی توجه کرد که قیمت ابتدا یک کاهش ملایم یا شدید داشته، سپس با یک حرکت صعودی ناگهانی از آن فاصله گرفته است. در این حالت، کندلهای صعودی پرقدرتی شکل میگیرند که نشاندهنده ورود حجم بالایی از سفارشات خرید خواهد بود.
اوردربلاک نزولی زمانی ایجاد میشود که سفارشهای فروش سنگین در یک ناحیه خاص باعث کاهش شدید قیمت شوند برخلاف اوردربلاک صعودی، اوردربلاک نزولی در نواحی شکل میگیرد که مؤسسات مالی و بازیگران بزرگ بازار سفارشهای فروش خود را متمرکز کردهاند.
این نواحی معمولاً در پایان یک روند صعودی یا در جریان یک روند نزولی ظاهر میشوند و بهعنوان یک سطح مقاومتی قوی عمل میکنند. در نمودار، این مناطق را میتوان با بررسی نقاطی که پس از یک حرکت صعودی، قیمت بهطور ناگهانی کاهش شدیدی داشته است، شناسایی کرد.
معمولاً در این نواحی یک کندل صعودی کوچک شکل گرفته و سپس کندلهای نزولی پرقدرتی بازار را به سمت پایین هدایت میکنند؛ اگر قیمت مجدداً به این منطقه بازگردد، احتمال واکنش منفی و ادامه روند نزولی زیاد است.
بریکر بلاک به ناحیهای از قیمت گفته میشود که در گذشته به عنوان یک اوردر بلاک معمولی عمل کرده اما قیمت آن را شکسته و در جهت مخالف حرکت کرده است. این نوع بلاک معمولاً در نتیجه یک دستکاری قیمت یا استاپ هانت ایجاد میگردد.
ابتدا به عنوان یک حمایت یا مقاومت قوی عمل کرده و سپس قیمت بعد از شکست، معمولاً یک پولبک به این ناحیه میزند. در چنین حالتی، این بلاک به عنوان یک سطح معکوسکننده یا فلپ زون در نظر گرفته میشود. معاملهگران معمولاً هنگام بازگشت قیمت به این سطح در جهت حرکت جدید وارد معامله میشوند.
وکیوم بلاک منطقهای در نمودار قیمت است که در آن نقدینگی بسیار کمی وجود دارد و معمولاً به شکل یک کندل بسیار قوی با حجم بالا و بدون اصلاح ظاهر میشود. این مناطق نشاندهنده شکست قوی یک سطح هستند که به دلیل ورود ناگهانی حجم بالایی از سفارشات اتفاق میافتد.
هنگامی که قیمت به این مناطق بازمیگردد، معمولاً با سرعت بالایی از آن عبور میکند، زیرا در این ناحیه تراکم سفارشات خرید و فروش بسیار پایین است. معاملهگران معمولاً به این نواحی به عنوان مناطق گذر سریع نگاه میکنند و انتظار دارند که قیمت در این محدودهها به سرعت حرکت کند.
ریجکشن بلاک ناحیهای خواهد بود که قیمت پس از برخورد به آن با فشار زیاد رد شده و در جهت مخالف حرکت کرده است. این بلاکها معمولاً در نقاطی که نقدینگی زیادی وجود دارد و سفارشات معلق بانکها فعال میشوند، تشکیل خواهند شد.
ویژگی اصلی ریجکشن بلاک، سایههای بلند کندلها و واکنش شدید قیمت در آن ناحیه است. هنگامی که قیمت مجدداً به این ناحیه بازمیگردد، احتمالاً واکنش مشابهی نشان داده و دوباره در جهت اصلی دفع میشود؛ معاملهگران از این مناطق به عنوان نقاط ورود برای معاملات بازگشتی استفاده میکنند.
اوردربلاکها یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج بهینه را در بازار شناسایی کنند. این نواحی جایی هستند که بازیگران بزرگ بازار مانند بانکها و مؤسسات مالی سفارشهای حجیم خود را قرار میدهند، بنابراین توجه به آنها میتواند معاملات موفقتری را رقم بزند؛ اما چگونه میتوان از این مناطق در معاملات استفاده کرد؟ در ادامه، چندین روش کاربردی را بررسی میکنیم:
یکی از سادهترین و رایجترین روشهای استفاده از اوردربلاکها این است که صبر کنیم تا قیمت به این مناطق بازگردد و سپس وارد معامله شویم؛ برای این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
برای مثال، فرض کنید که یک اوردربلاک صعودی در یک سطح حمایتی مهم شکل گرفته است؛ اگر قیمت پس از یک حرکت صعودی قدرتمند دوباره به این ناحیه برگردد و واکنش مثبتی نشان دهد، میتوان با اطمینان بیشتری یک موقعیت خرید باز کرد.
گاهی اوقات قیمت بدون اینکه به اوردربلاک واکنش نشان دهد، آن را با قدرت میشکند. در چنین شرایطی، این شکست میتواند به عنوان تأییدی برای ادامه روند در نظر گرفته شود؛ برای این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
برای مثال، فرض کنید که یک اوردربلاک نزولی در مسیر قیمت قرار دارد. اگر قیمت این منطقه را با یک کندل نزولی قوی بشکند و سپس مجدداً به آن بازگردد و به عنوان مقاومت عمل کند، این میتواند یک فرصت مناسب برای ورود به معامله فروش باشد.
برای افزایش دقت تحلیل، بهتر است از اوردربلاکها به همراه سایر ابزارهای تکنیکال مانند اندیکاتورها، سطوح فیبوناچی و خطوط روند استفاده شود؛ برای این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
برای مثال، اگر یک اوردربلاک صعودی دقیقاً در سطح ۶۱.۸٪ فیبوناچی یک اصلاح قیمتی قرار گرفته باشد و همزمان RSI در منطقه اشباع فروش باشد، این میتواند نشانهای قوی برای ورود به معامله خرید باشد.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از اوردربلاکها این است که میتوان حد ضرر و حد سود را بهینهتر تعیین کرد؛ برای این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
برای مثال، اگر در یک معامله خرید بر اساس اوردربلاک وارد بازار شدهاید، حد ضرر را کمی پایینتر از این ناحیه تنظیم کنید و حد سود را در نزدیکی سطح مقاومت بعدی قرار دهید.
گاهی اوقات اوردربلاکهایی که در تایمفریمهای پایینتر دیده میشوند، اهمیت کمتری دارند. برای فیلتر کردن این نواحی و انتخاب بهترین نقاط معاملاتی، بهتر است ابتدا اوردربلاکهای تایمفریمهای بالاتر (مثلاً روزانه یا ۴ ساعته) را مشخص کنید؛ برای این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
برای مثال، اگر در تایمفریم روزانه یک اوردربلاک صعودی دیده میشود، میتوان در تایمفریم ۱ ساعته منتظر ورود قیمت به این منطقه شد و سپس با یک تأیید مناسب وارد معامله خرید شد.
باوجود شباهتهای زیاد بین اوردربلاکها و مناطق عرضه و تقاضا، این دو مفهوم تفاوتهای مهمی دارند. معاملهگران حرفهای برای درک بهتر حرکات قیمت، باید بدانند که این مفاهیم چگونه ایجاد میشوند و در چه شرایطی کاربرد دارند؛ در ادامه، تفاوتهای کلیدی بین اوردربلاک و مناطق عرضه و تقاضا را بررسی میکنیم:
اوردربلاکها در نتیجهی فعالیت بازیگران بزرگ بازار مانند بانکها و مؤسسات مالی شکل میگیرند. این مناطق بهعنوان نواحیای شناخته میشوند که سفارشهای کلان در آنها قرار داده شده است. زمانی که این سفارشات اجرا میشوند، قیمت یک حرکت قوی در جهت مشخصی را تجربه میکند. بنابراین، اوردربلاکها بازتابی از تصمیمات و دستکاریهای بازار توسط سرمایهگذاران بزرگ هستند.
در مقابل، مناطق عرضه و تقاضا بر اساس اصل سنتی عرضه و تقاضا در بازار شکل میگیرند. زمانی که عدم تعادل شدیدی بین خریداران و فروشندگان در یک سطح قیمتی وجود داشته باشد، یک منطقهی عرضه یا تقاضا شکل میگیرد. این مناطق معمولاً نقاطی هستند که قیمت از آنها بهشدت برگشته است، زیرا یا خریداران علاقهای به خرید در سطوح بالاتر ندارند یا فروشندگان فشار زیادی برای فروش وارد کردهاند.
برای شناسایی اوردربلاکها، معاملهگران به دنبال آخرین کندل نزولی قبل از یک حرکت صعودی قوی (برای اوردربلاکهای صعودی) یا آخرین کندل صعودی قبل از یک حرکت نزولی قوی (برای اوردربلاکهای نزولی) هستند. این مناطق اغلب در تایمفریمهای بالاتر مانند ۴ ساعته و روزانه اهمیت بیشتری دارند، زیرا بازیگران بزرگ معمولاً در این تایمفریمها سفارشگذاری میکنند.
اما مناطق عرضه و تقاضا معمولاً در جاهایی شناسایی میشوند که قیمت بهطور ناگهانی یک حرکت بزرگ را در جهت مخالف انجام داده باشد. این مناطق بهعنوان محدودههای قیمتی گستردهتری مشخص میشوند و معاملهگران انتظار دارند که قیمت در آینده به این مناطق واکنش نشان دهد.
در معاملات بر اساس اوردربلاک، تریدرها منتظر میمانند تا قیمت به ناحیهی اوردربلاک بازگردد و پس از مشاهدهی نشانههای تأیید مانند کندلهای بازگشتی، وارد معامله شوند. حد ضرر معمولاً کمی پایینتر یا بالاتر از این منطقه قرار داده میشود و حد سود بر اساس ساختار کلی بازار تعیین میگردد.
در مقابل، معاملهگران در مناطق عرضه و تقاضا بر اساس اصول کلاسیک پرایس اکشن تصمیم میگیرند. زمانی که قیمت به یک منطقهی عرضه یا تقاضا نزدیک میشود، معاملهگران معمولاً به دنبال تأییدیههایی مانند ضعف حرکت قیمت یا تغییر روند هستند. این مناطق برای معاملهگرانی که به دنبال نقاط ورود کلیتری هستند، مناسبترند.
اوردربلاکها نشاندهندهی مناطقی هستند که بانکها و موسسات مالی در آنها فعالیت دارند. این نواحی برخلاف مناطق عرضه و تقاضا، بیشتر بر پایهی رفتار پول هوشمند شکل میگیرند. بانکها معمولاً برای اجرای سفارشات خود از این مناطق استفاده میکنند و سپس باعث حرکت شدید قیمت در جهت خاصی میشوند.
اما مناطق عرضه و تقاضا وابسته به اصول کلی عرضه و تقاضا در بازار هستند و ممکن است توسط همهی معاملهگران، چه خرد و چه کلان، ایجاد شوند. این مناطق بیشتر به روانشناسی جمعی معاملهگران و واکنشهای آنها به تغییرات قیمتی مرتبط است.
اوردربلاکها معمولاً از اعتبار بیشتری برخوردارند، زیرا مستقیماً با سفارشات بانکها و مؤسسات مالی مرتبط هستند. معاملهگرانی که بر اساس اوردربلاکها معامله میکنند، اغلب از ورودهای دقیقتری بهره میبرند، زیرا این نواحی تأثیر مستقیمی بر حرکتهای قوی قیمت دارند.
از سوی دیگر، مناطق عرضه و تقاضا ممکن است به دلیل حضور معاملهگران خرد، گاهی شکست بخورند و واکنش قیمتی قویای ایجاد نکنند. این مناطق نسبت به اوردربلاکها از دقت کمتری برخوردارند و در برخی موارد، فقط نقش موقتی در تغییرات بازار دارند.
اوردربلاکها یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند بهطور چشمگیری دقت و اثربخشی استراتژیهای معاملاتی را افزایش دهند. این نواحی که بهعنوان نقاط کلیدی عرضه و تقاضا شناخته میشوند، فرصتی مناسب برای شناسایی نقاط ورود و خروج بهینه به بازار فراهم میکنند؛ در این بخش، به بررسی مزایای استفاده از اوردربلاکها در معاملات پرداختهایم و نشان میدهیم که چرا این ابزار بهویژه برای تریدرها اهمیت دارد:
یکی از بزرگترین مزایای اوردربلاکها، توانایی آنها در شناسایی دقیقترین نقاط ورود و خروج است. زمانی که قیمت به نواحی اوردربلاک میرسد، معمولاً تغییرات عمدهای در روند بازار رخ میدهد. معاملهگران میتوانند با شناسایی این نقاط، از فرصتی عالی برای ورود به بازار یا خروج از معامله استفاده کنند. این دقت در انتخاب نقاط، باعث میشود که ریسک معاملات کاهش یابد و احتمال موفقیت افزایش یابد.
اوردربلاکها نهتنها بهعنوان نقاط حساس برای ورود به بازار عمل میکنند، بلکه میتوانند بهطور دقیق پیشبینی کنند که قیمت پس از برخورد با آنها چگونه حرکت خواهد کرد. این نواحی معمولاً نشانهای از حجم بالای خرید یا فروش هستند که میتواند حرکات قوی قیمت را در پی داشته باشد. با استفاده از اوردربلاکها، میتوان بهراحتی جریانهای بازار را درک کرد و بهطور استراتژیک به آنها واکنش نشان داد.
معاملهگران حرفهای و موفق اغلب استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس شناسایی دقیق اوردربلاکها بنا میکنند. این ابزار بهویژه در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند سطوح فیبوناچی، حمایت و مقاومت، و اندیکاتورها) میتواند استراتژیهای معاملاتی پیچیدهتری را شکل دهد که به افزایش دقت در تصمیمگیری کمک میکند. با ترکیب اوردربلاکها با دیگر ابزارها، میتوان به سیگنالهای معاملاتی با کیفیت و قدرت بیشتری دست یافت.
اوردربلاکها با نشان دادن نقاط کلیدی که احتمال تغییر جهت قیمت در آنها بالاست، میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا حد ضرر (Stop Loss) خود را در مکانهای معقول و منطقی قرار دهند. این کار باعث خواهد شد تا در صورت معکوس شدن بازار، ضررها محدود و کنترل شود. همچنین، با تعیین حد سود مناسب در نزدیکی نواحی اوردربلاک، میتوان نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) را بهبود بخشید و احتمال سودآوری در هر معامله را افزایش داد.
استفاده از اوردربلاکها برای تحلیل بازار نسبت به برخی دیگر از ابزارهای پیچیده تحلیل تکنیکال، سادگی و شفافیت بیشتری دارد. این نواحی بر اساس فعالیتهای بزرگ بازار و تغییرات قیمت در واکنش به عرضه و تقاضا شکل میگیرند، بنابراین استفاده از آنها میتواند بهطور چشمگیری تحلیلهای شما را سادهتر و مؤثرتر کند. اوردربلاکها بهوضوح نشان میدهند که کجا احتمال تغییر روند بازار وجود دارد و کجا باید وارد یا خارج شد.
یکی دیگر از مزایای اوردربلاکها این است که این نواحی معمولاً با نوسانات کوتاهمدت کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند. در شرایطی که بازار در کوتاهمدت دچار نوسانات شدید میشود، اوردربلاکها بهعنوان مناطقی معتبرتر شناخته میشوند که بیشتر از دیگر سطوح حمایت و مقاومت توانایی تحمل فشارهای نوسانی را دارند؛ این امر باعث خواهد شد تا معاملهگران با اطمینان بیشتری از این نقاط استفاده کنند.
اوردربلاکها بهویژه در شناسایی شروع روندهای جدید مؤثر هستند. هنگامی که یک اوردربلاک جدید شکل میگیرد و قیمت از آن عبور میکند، معمولاً این امر نشانهای از تغییر روند است. معاملهگران میتوانند از این اطلاعات برای شناسایی روندهای جدید و ورود به بازار در مراحل ابتدایی آنها استفاده کنند. این ویژگی میتواند در تحلیل بازار بسیار سودمند باشد، زیرا اجازه میدهد که وارد روندهای جدید با حداکثر پتانسیل سودآوری شوید.
اوردربلاکها در هر تایمفریمی (چه تایمفریمهای کوتاهمدت و چه بلندمدت) قابل شناسایی هستند. این ویژگی آنها را برای معاملهگران مختلف با استراتژیهای زمانی متفاوت، مفید میسازد. حتی در تایمفریمهای بسیار پایین، اوردربلاکها میتوانند نقاط ورود مناسبی را ارائه دهند، در حالی که در تایمفریمهای بالاتر نیز میتوانند بهعنوان معیارهای معتبرتر برای تحلیل روندهای بزرگتر عمل کنند.
اوردربلاکها نهتنها برای بازار فارکس مناسب هستند، بلکه در سایر بازارهای مالی مانند بازار سهام، رمز ارزها و کالاها نیز کاربرد دارند. این ویژگی آنها باعث میشود که ابزار بسیار انعطافپذیری برای معاملهگران در انواع بازارها باشند و استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس آنها تنظیم کنند. همچنین، این قابلیت جهانی بودن اوردربلاکها را به ابزاری جذاب برای سرمایهگذاران در سرتاسر دنیا تبدیل کرده است.
اگرچه اوردربلاکها ابزاری قدرتمند و مفید در تحلیل تکنیکال بهشمار میآیند، اما استفاده از آنها بدون چالش و معایب نیست؛ در این بخش، به بررسی معایب استفاده از اوردربلاکها در معاملات خواهیم پرداخت تا دید جامعتری نسبت به این ابزار بهدست آورید:
یکی از اصلیترین معایب اوردربلاکها این است که تأثیر آنها به شرایط بازار بستگی دارد. در برخی مواقع، بازار شاید بهطور غیرمنتظرهای رفتار کند و از اوردربلاکها بهطور غیرعادی عبور نماید. این امر ممکن است موجب اشتباه در شناسایی نقاط ورود و خروج صحیح شود و باعث ایجاد ضرر گردد. بهویژه در بازارهایی که نوسانات شدید دارند، اوردربلاکها ممکن است اعتبار خود را از دست بدهند.
برای استفاده مؤثر از اوردربلاکها، نیاز به تجربه و دقت بالایی است. شناسایی دقیق این نواحی در نمودار میتواند برای مبتدیان چالشبرانگیز باشد. اشتباه در تشخیص اوردربلاکها یا استفاده نادرست از آنها ممکن است منجر به تصمیمات غلط در معاملات شود و در نتیجه ضررهای مالی قابل توجهی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل، معاملهگران تازهکار باید زمان زیادی را صرف یادگیری و تمرین برای استفاده صحیح از این ابزار کنند.
اوردربلاکها بهتنهایی نمیتوانند بهعنوان ابزار کامل برای تحلیل بازار استفاده شوند. بسیاری از معاملهگران حرفهای برای به دست آوردن سیگنالهای دقیقتر، اوردربلاکها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتورها یا الگوهای نموداری ترکیب میکنند؛ این امر ممکن است فرآیند تحلیل را پیچیدهتر کرده و برای برخی از معاملهگران زمانبر و دشوار باشد.
اوردربلاک گاهی اوقات، تشخیص نواحی اوردربلاک میتواند بسیار پیچیده باشد، بهویژه در بازارهایی که حجم معاملات پایین دارند یا نوسانات قیمتی کم است. در این شرایط، شناسایی دقیق نواحی عرضه و تقاضا شاید دشوار باشد و معاملهگران قادر به شناسایی اوردربلاکها بهطور صحیح نباشند. این اشتباهات میتوانند باعث شوند که از فرصتهای مناسب برای ورود به بازار غافل شوید یا بهطور غیرضروری وارد معاملات اشتباهی شوید.
در برخی از بازارهای نوسانی، اوردربلاکها شاید در معرض نوسانات قیمتی قرار گیرند که این امر میتواند تأثیر منفی بر پیشبینیهای معاملهگر داشته باشد. در این مواقع، قیمت ممکن است از اوردربلاک عبور کرده و در نهایت بهسرعت تغییر جهت دهد. این نوسانات میتوانند باعث شوند که سیگنالهای خرید یا فروش، که بر اساس اوردربلاکها صادر شدهاند، بهطور ناگهانی تغییر کنند و سوددهی کمتری داشته باشند.
در بازارهایی که حجم معاملات پایین است یا در شرایط خاص اقتصادی، اوردربلاکها شاید در شناسایی دقیق تغییرات قیمت مشکل داشته باشند. در این مواقع، تشخیص نواحی عرضه و تقاضا دقیقاً بهاندازه کافی واضح و شفاف نیست و میتواند منجر به تصمیمگیری اشتباه شود. عدم شفافیت این نواحی در برخی شرایط بازار میتواند موجب سردرگمی و ابهام در معاملات گردد.
چنج آف کاراکتر یا CHOCH به تغییر ساختار بازار و جابهجایی قدرت بین خریداران و فروشندگان گفته میشود. این مفهوم یکی از مهمترین نشانههای تغییر روند در پرایس اکشن است و معمولاً در نزدیکی اوردر بلاکها اتفاق میافتد، جایی که بازیگران بزرگ بازار تصمیم به تغییر جهت قیمت میگیرند.
در یک بازار صعودی، قیمت معمولاً کفها و سقفهای بالاتری ایجاد میکند. اما زمانی که قیمت بهجای ثبت یک سقف جدید، یک کف مهم را بشکند، یعنی فروشندگان کنترل بازار را به دست گرفتهاند. این همان لحظهای است که CHOCH نزولی رخ میدهد. برعکس، در یک روند نزولی که قیمت در حال ایجاد سقفها و کفهای پایینتر است، اگر یک سقف مهم شکسته شود، یعنی خریداران قدرت را پس گرفتهاند و CHOCH صعودی شکل میگیرد.
اما این تغییر ساختار بازار چه ارتباطی با اوردر بلاکها دارد؟ وقتی CHOCH اتفاق میافتد، معمولاً قیمت به ناحیهای که این تغییر جهت در آن رخ داده است بازمیگردد. این ناحیه دقیقاً همان اوردر بلاک است، جایی که سفارشهای قدرتمند بانکها و موسسات مالی در آن قرار دارند. اگر قیمت به این محدوده بازگردد و واکنش نشان دهد، احتمالاً همان ناحیه بهعنوان یک حمایت یا مقاومت قوی عمل خواهد کرد و مسیر جدیدی برای قیمت تعیین میکند.
در واقع CHOCH را میتوان زنگ هشداری برای معاملهگران دانست که به آنها نشان میدهد بازار دیگر مانند قبل حرکت نمیکند و ممکن است روند جدیدی در پیش باشد. کسانی که بتوانند این تغییر را زودتر تشخیص دهند، میتوانند در بهترین نقاط وارد معامله شوند و از نوسانات بزرگ قیمت سود ببرند.
اوردربلاکها یکی از مفاهیم قدرتمند در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند نقاط ورود و خروج فوقالعاده دقیقی را در اختیار معاملهگران قرار دهند. اما بسیاری از تریدرها، بهویژه افراد مبتدی، دچار اشتباهاتی در شناسایی و استفاده از این نواحی میشوند.
این اشتباهات میتوانند باعث معاملات ناموفق، از دست دادن سرمایه و تحلیلهای نادرست شوند؛ در ادامه، برخی از مهمترین اشتباهات رایج در استفاده از اوردربلاکها را بررسی میکنیم:
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معاملهگران مرتکب میشوند، عدم تشخیص صحیح اوردربلاکها در نمودار است. بسیاری از تریدرها هر ناحیهای که قیمت در آن تغییر مسیر داده را به اشتباه بهعنوان اوردربلاک در نظر میگیرند. این در حالی است که اوردربلاکها باید بر اساس ورود حجم بالای نقدینگی و فعالیت بازیگران بزرگ بازار شناسایی شوند.
برای شناسایی دقیق اوردربلاکها، بهتر است به دنبال مناطقی باشید که پس از یک حرکت قوی قیمت (Impulse Move) شکل گرفتهاند و معمولاً یک کندل بزرگ صعودی یا نزولی در آنها وجود دارد. همچنین، تایمفریمهای بالاتر مانند ۴ ساعته یا روزانه معمولاً نقاط قابل اعتمادتری برای شناسایی اوردربلاکها ارائه میدهند.
بسیاری از معاملهگران، پس از شناسایی یک اوردربلاک، بدون صبر برای تأییدیههای لازم وارد معامله میشوند. این ورودهای عجولانه میتوانند باعث ضررهای ناخواسته شوند، زیرا ممکن است بازار به اوردربلاک واکنشی نشان ندهد یا قبل از حرکت اصلی، یک اصلاح عمیق داشته باشد. در مقابل، برخی از معاملهگران بیش از حد منتظر تأییدیههای اضافی میمانند و در نهایت، زمانی وارد معامله میشوند که قیمت بخش عمدهای از حرکت خود را انجام داده و فرصت مناسب از دست رفته است.
بهتر است از تأییدیههای پرایس اکشن مانند کندلهای بازگشتی، شکست معتبر و کاهش حجم در زمان رسیدن به اوردربلاک استفاده کنید. همچنین، استفاده از تایمفریمهای پایینتر برای مشاهده رفتار قیمت در نزدیکی اوردربلاک، میتواند ورود دقیقتری را فراهم کند.
برخی از معاملهگران تنها در تایمفریمهای پایین مانند ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه به دنبال اوردربلاکها هستند. این کار میتواند منجر به شناسایی نواحی کماهمیت و نامعتبر شود، زیرا بازیگران بزرگ معمولاً در تایمفریمهای بالاتر مانند ۴ ساعته یا روزانه سفارشات خود را اجرا میکنند.
همیشه اوردربلاکهای تایمفریمهای بالاتر را در اولویت قرار دهید و سپس برای ورود دقیقتر، از تایمفریمهای پایینتر استفاده کنید؛ این روش باعث افزایش احتمال موفقیت معاملات شما میشود.
یکی از اشتباهات رایج، معاملهی خلاف روند کلی بازار بر اساس اوردربلاکها است. برخی از معاملهگران تنها به وجود یک اوردربلاک توجه میکنند، بدون اینکه بررسی کنند که آیا این اوردربلاک در جهت روند غالب قرار دارد یا نه.
باید همیشه روند بازار را در نظر بگیرید و اوردربلاکهایی را انتخاب کنید که در راستای جهت کلی قیمت باشند. بهعنوان مثال، اگر روند کلی بازار صعودی است، تمرکز شما باید روی اوردربلاکهای صعودی باشد و بالعکس.
یکی دیگر از اشتباهات رایج، انتخاب نادرست حد ضرر و حد سود است. برخی معاملهگران حد ضرر خود را بسیار نزدیک به اوردربلاک قرار میدهند که باعث میشود قیمت قبل از حرکت اصلی، حد ضرر آنها را فعال کند. از سوی دیگر، برخی معاملهگران حد سودهای غیرواقعبینانهای تعیین میکنند که احتمال دستیابی به آن بسیار کم است
حد ضرر را کمی خارج از ناحیه اوردربلاک قرار دهید تا در برابر نوسانات جزئی بازار مقاوم باشد. همچنین، نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward) را در نظر بگیرید و اهداف معقولی را برای حد سود تعیین کنید. استفاده از سطوح حمایت و مقاومت یا ابزارهایی مانند فیبوناچی میتواند به تعیین بهتر حد سود کمک کند.
گاهی معاملهگران تصور میکنند که قیمت همیشه پس از برخورد به اوردربلاک باید در جهت مورد نظر حرکت کند؛ اما واقعیت این خواهد بود که اگر بازار ساختار خود را تغییر دهد و نشانههایی از شکست اوردربلاک ظاهر شود، ممکن است قیمت مسیر دیگری را دنبال کند.
همیشه به نشانههای شکست ساختاری توجه کنید. اگر قیمت با حجم بالا اوردربلاک را بشکند و کندلهای تأییدی در جهت مخالف تشکیل شوند، بهتر است از ورود به معامله خودداری کنید یا به دنبال تأییدیههای اضافی باشید.
بسیاری از معاملهگران به تأثیر اخبار اقتصادی بر بازار بیتوجه هستند. در زمان انتشار اخبار مهم مانند دادههای NFP، نرخ بهره یا گزارشهای اقتصادی، قیمت ممکن است نواحی اوردربلاک را نادیده بگیرد و حرکات غیرمنتظرهای داشته باشد. همیشه قبل از ورود به معامله، تقویم اقتصادی را بررسی کنید و از ورود به معاملات در زمان انتشار اخبار مهم خودداری کنید.
در این مقاله سعی کردیم، به سوال اوردر بلاک چیست؟ پاسخ دهیم و به بررسی کامل آن بپردازیم. اوردر بلاکها مانند ردپای پولهای بزرگ در بازار هستند؛ جایی که بانکها و موسسات مالی سفارشهای سنگین خود را پنهان کردهاند.
اگر بتوانید این نواحی را شناسایی کنید، درست مثل این است که پشت پردهی حرکات بازار را ببینید و به جای واکنشهای احساسی، همراه با جریان نقدینگی هوشمند معامله کنید. بازار همیشه برای فریب معاملهگران عجله دارد، اما کسانی که زبان اوردر بلاکها را بفهمند، میتوانند قبل از دیگران مسیر حرکت را پیشبینی کنند و یک قدم جلوتر باشند.
قدرت درک این ساختارها همان تفاوت میان یک معاملهگر عادی و یک معاملهگر حرفهای است. در پایان، شما را دعوت میکنیم تا نظرات خود را دربارهی اوردر بلاک در فارکس، با ما به اشتراک بگذارید تا با تبادل تجربیات، در نهایت همگی بتوانیم معاملات بهینهتری را در بازار تجربه کنیم.
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
۳ ارز دیجیتال با پتانسیل رشد بالا برای رسیدن به سودهای بزرگ
8 ماه پیش 6K بازدید
هوش مصنوعی دیپ سیک، چالش جدید برای بازارهای مالی!
9 ماه پیش 2K بازدید
مشکلات جدید توکن همستر در بازار، آن را با چالشهای جدی روبرو کرد!
1 سال پیش 2K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
پربازدیدترین آموزشها





عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام