
اندیکاتور Coppock Curve یا «منحنی کاپوک» یکی از کلاسیکترین اسیلاتورهای تحلیلی در بازارهای مالی است که توسط اقتصاددان آمریکایی ادوین کاپوک در سال ۱۹۶۵ طراحی شد. هدف اولیه این اندیکاتور، شناسایی نقاط مناسب برای ورود به معاملات خرید در بازار سهام بود، اما امروزه در فارکس و سایر بازارها نیز کاربرد گستردهای دارد.
این ابزار با استفاده از شاخص Rate of Change (ROC) و یک میانگین متحرک هموار، نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و نقاط بازگشت روند را بهصورت دقیق مشخص میکند. منحنی کاپوک به معاملهگران کمک میکند تا تغییرات مومنتوم و عبور قیمت از سطح صفر را برای ورود یا خروج از معاملات شناسایی کنند. در عین سادگی، این اندیکاتور ترکیبی از دقت، کارایی و شفافیت در تحلیل روندها را ارائه میدهد.
اندیکاتور منحنی کاپوک یا Coppock Curve یک اسیلاتور کلاسیک و درعینحال قدرتمند است که بر پایه مفهوم تغییر نرخ یا Rate of Change (ROC) ساخته شده است. این اندیکاتور توسط «ادوین کاپوک» برای شناسایی روندهای بلندمدت در بازار سهام توسعه یافت؛ اما در سالهای اخیر، کاربرد آن در بازار فارکس، رمزارزها و حتی معاملات کوتاهمدت نیز رواج پیدا کرده است.
در ساختار اصلی، اندیکاتور کاپوک از ترکیب چند ROC و یک میانگین متحرک هموار (WMA) تشکیل شده است. این ترکیب موجب حذف نویزهای قیمتی و نمایش دقیقتر حرکات روندی بازار میشود. نتیجه نهایی بهصورت یک منحنی در پنجرهای جداگانه زیر نمودار قیمت نمایش داده میشود. در نسخه پیشرفته متاتریدر ۴، منحنی اصلی به رنگ خاکستری بوده و یک خط میانگین طلاییرنگ نیز برای نمایش جهت کلی روند افزوده شده است. علاوه بر این، یک هیستوگرام دو رنگ نیز به نمایش در میآید تا معاملهگر بهراحتی تشخیص دهد که اندیکاتور بالای سطح صفر (محدوده صعودی) است یا پایین آن (محدوده نزولی).
Coppock Curve بهعنوان یک اسیلاتور مومنتومی هموار عمل میکند، به این معنا که برخلاف بسیاری از اندیکاتورهای سریع، سیگنالهای کاذب کمتری تولید میکند و نقاط بازگشت قویتری را مشخص میسازد. ازاینرو، برای معاملهگران سویینگ و حتی سرمایهگذاران میانمدت، یک ابزار قابلاعتماد محسوب میشود.
بهصورت کلی، زمانی که منحنی از سطح صفر به سمت بالا عبور کند، نشانه آغاز یک روند صعودی قدرتمند است و برعکس، عبور از بالا به پایینِ سطح صفر بهعنوان هشدار روند نزولی تعبیر میشود. همچنین تقاطع میان منحنی اصلی و میانگین طلاییرنگ یا بروز واگراییها بین قیمت و اندیکاتور، از دیگر سیگنالهای قابلتوجه در تحلیل با کاپوک محسوب میشوند.
سادگی در طراحی، قابلیت استفاده در تمام تایمفریمها، و ترکیب همزمان چند روش سیگنالدهی باعث شده Coppock Curve یکی از اندیکاتورهای محبوب در بین معاملهگران کلاسیک و تکنیکالکاران حرفهای باشد.

اندیکاتور Coppock Curve یکی از دقیقترین ابزارهای تحلیل مومنتوم است که با ترکیب چند Rate of Change (ROC) و میانگین متحرک هموار، نوسانات بازار را فیلتر و جهت اصلی روند را آشکار میکند. این اندیکاتور در اصل برای تشخیص زمان مناسب ورود به بازار در آغاز روندهای صعودی طراحی شده بود؛ اما امروزه معاملهگران از آن برای معاملات دوطرفه نیز استفاده میکنند.
سیگنالدهی در کاپوک بر پایهی عبور از سطح صفر، تقاطع خطوط و واگراییها انجام میشود. زمانی که منحنی از پایین سطح صفر عبور میکند، بازار در حال آغاز روند صعودی است. برعکس، عبور از بالا به پایین سطح صفر نشانهی آغاز روند نزولی است. همچنین، در نسخههای جدید متاتریدر، تغییر رنگ هیستوگرام یا تقاطع منحنی اصلی با خط طلایی میانگین متحرک نیز بهعنوان هشدار تغییر جهت مومنتوم عمل میکند.
در ادامه، نحوه دریافت سیگنالهای خرید، فروش و تنظیم حد ضرر و سود در این اندیکاتور را بررسی میکنیم:

برای ورود به معامله خرید، باید منحنی کاپوک از پایین سطح صفر به بالا عبور کند. این عبور نشاندهندهی آغاز فاز صعودی بازار است. در برخی موارد، همزمان با این عبور، رنگ هیستوگرام نیز از قرمز به سبز تغییر میکند که تأییدی مضاعف بر سیگنال خرید است. در نسخههای پیشرفتهتر، اگر منحنی اصلی خاکستری از میانگین طلاییرنگ نیز به سمت بالا قطع شود، قدرت سیگنال دوچندان میشود. در این حالت میتوان وارد پوزیشن خرید شد و تا زمانی که منحنی جهت خود را معکوس نکرده، در معامله باقی ماند.

سیگنال فروش زمانی صادر میشود که منحنی اصلی از بالا سطح صفر را به سمت پایین قطع کند. این وضعیت نشانهی آغاز یک فاز نزولی در بازار است. همچنین در صورت تقاطع نزولی منحنی خاکستری با میانگین متحرک طلایی، قدرت روند نزولی تأیید میشود. معاملهگران حرفهای معمولاً در این نقطه وارد پوزیشن فروش میشوند. اگر در همان زمان هیستوگرام نیز از رنگ سبز به قرمز تغییر کند، احتمال ادامهی ریزش قیمت بسیار بالا خواهد بود.
در هنگام استفاده از اندیکاتور Coppock Curve، بهترین روش برای تعیین حد ضرر (Stop Loss) قرار دادن آن کمی بالاتر از آخرین قلهی کندل پیش از صدور سیگنال فروش یا پایینتر از آخرین کف پیش از سیگنال خرید است. این کار باعث میشود در صورت بازگشت ناگهانی بازار، زیان به حداقل برسد.
برای حد سود (Take Profit) نیز میتوان از سیگنالهای معکوس استفاده کرد؛ یعنی زمانی که منحنی از جهت مخالف سطح صفر را قطع میکند یا رنگ هیستوگرام تغییر مییابد، سیگنال خروج صادر میشود. در تایمفریمهای بلندمدت، استفاده از تریلینگاستاپ یا خروج مرحلهای میتواند سودآوری را افزایش دهد.

اندیکاتور Coppock Curve شامل مجموعهای از پارامترهای تنظیمی است که به معاملهگر اجازه میدهد آن را متناسب با استراتژی معاملاتی و تایمفریم موردنظر شخصیسازی کند. هرکدام از تنظیمات موجود در پنجرۀ ورودیها (Inputs) نقش خاصی در نحوه محاسبه و نمایش سیگنالها دارند. در ادامه به بررسی دقیق مهمترین گزینههای تنظیمات میپردازیم:
این گزینه مشخص میکند اندیکاتور بر اساس کدام تایمفریم عمل کند. در حالت پیشفرض، مقدار آن روی Current time frame تنظیم شده است تا سیگنالها متناسب با بازه زمانی چارت فعلی صادر شوند. در صورت نیاز، میتوانید تایمفریمهای بالاتر را برای فیلتر کردن نویزهای قیمتی انتخاب کنید.
این دو پارامتر، تعداد دورههای محاسبه برای دو Rate of Change (ROC) مختلف را تعیین میکنند که اساس تشکیل منحنی کاپوک هستند. معمولاً ROCPeriod1 روی 14 و ROCPeriod2 روی 11 تنظیم میشود. ترکیب این دو مقدار باعث ایجاد توازن میان حساسیت و پایداری اندیکاتور میگردد. کاهش این مقادیر اندیکاتور را سریعتر اما نویزیتر میکند، در حالی که افزایش آنها سیگنالهای صافتر ولی کندتر ارائه میدهد.
پارامتر Smooth میزان هموارسازی دادههای خروجی ROC را کنترل میکند. مقدار پیشفرض 10 بهاندازه کافی نویزها را کاهش میدهد؛ اما درعینحال واکنش اندیکاتور به تغییرات روند را حفظ میکند. اگر بازار نوسانی است، میتوانید مقدار هموارسازی را افزایش دهید تا سیگنالهای اشتباه کمتر شوند.
گزینهی Signal تعداد دورههایی را مشخص میکند که برای رسم خط سیگنال (میانگین متحرک کاپوک) به کار میروند. مقدار پیشفرض 5 باعث واکنش سریعتر به تغییرات منحنی اصلی میشود. همچنین در قسمت SignalMethod میتوان نوع میانگین را تعیین کرد. حالت Simple (میانگین ساده) رایجترین انتخاب است؛ اما میتوانید از انواع دیگر مانند Exponential نیز استفاده کنید تا اندیکاتور به دادههای اخیر حساستر شود.
فعال بودن این گزینه (True) باعث نمایش هیستوگرام دو رنگ در پایین چارت میشود که جهت و قدرت حرکت منحنی کاپوک را با تغییر رنگ نشان میدهد. این ویژگی تحلیل چشمی و تصمیمگیری سریع را بسیار سادهتر میکند. در صورتی که فقط منحنی اصلی را بخواهید، میتوانید مقدار آن را روی False قرار دهید.
اندیکاتور Coppock Curve یکی از ابزارهای کلاسیک و درعینحال کاربردی در تحلیل تکنیکال است که مزایای قابلتوجهی برای معاملهگران بهویژه در شناسایی روندهای بلندمدت دارد. این اندیکاتور با ترکیب دو نرخ تغییر (ROC) و یک میانگین هموارسازی، تصویری دقیق از مومنتوم و جهت کلی بازار ارائه میدهد. در ادامه، مهمترین مزایای آن را بررسی میکنیم:
Coppock Curve اساساً برای تشخیص روندهای بزرگ بازار طراحی شده است. زمانی که منحنی از زیر سطح صفر به بالا عبور میکند، معمولاً نشانه آغاز یک روند صعودی پایدار است و بالعکس. این ویژگی باعث میشود اندیکاتور برای سرمایهگذاران و تریدرهایی که به دنبال معاملات میانمدت و بلندمدت هستند، ابزار بسیار مفیدی باشد. برخلاف نوسانسنجهای کوتاهمدت، سیگنالهای کاپوک معمولاً از فیلتر نویز عبور کرده و اعتبار بیشتری دارند.
یکی از مزایای بارز این ابزار، سازگاری عالی آن با سایر اندیکاتورهای تحلیلی مانند MACD، Moving Averages و RSI است. معاملهگران میتوانند از کاپوک بهعنوان ابزار تأیید سیگنال استفاده کنند؛ برای مثال، زمانی که Coppock Curve سیگنال خرید صادر میکند و همزمان میانگین متحرک نیز تقاطع صعودی دارد، احتمال صحت معامله افزایش مییابد. این قابلیت ترکیبپذیری، آن را به گزینهای مطمئن در استراتژیهای چند اندیکاتوری تبدیل کرده است.
یکی از نقاط قوت این اندیکاتور، چندوجهی بودن سیستم سیگنالدهی آن است. عبور از خط صفر، تقاطع با میانگین سیگنال و واگراییها سه روش اصلی تحلیل کاپوک هستند. این تنوع باعث میشود معاملهگر بتواند بر اساس شرایط بازار، سبک تحلیلی مناسب خود را انتخاب کند. در بازارهای رونددار، عبور از خط صفر مؤثرتر است و در بازارهای اصلاحی، واگراییها نقش مهمتری دارند.
نمایش منحنی اصلی به همراه هیستوگرام رنگی باعث میشود که وضعیت بازار حتی برای تریدرهای مبتدی نیز بهراحتی قابل درک باشد. تغییر رنگها یا شکل هیستوگرام بهسرعت تغییرات مومنتوم را نمایان میکند. این سادگی بصری، تصمیمگیری سریع و واکنش به تغییرات بازار را آسانتر میسازد و به کاهش اشتباهات معاملاتی کمک میکند.
اگرچه اندیکاتور Coppock Curve بهعنوان یکی از ابزارهای کلاسیک تحلیل تکنیکال شناخته میشود و در تشخیص روندهای بلندمدت عملکرد قابلقبولی دارد، اما مانند هر اندیکاتور دیگری محدودیتهایی نیز دارد که باید پیش از استفاده در استراتژی معاملاتی به آن توجه کرد. در ادامه، مهمترین معایب این اندیکاتور را بررسی میکنیم:
یکی از اصلیترین ایرادات کاپوک، تاخیر ذاتی در سیگنالدهی است. چون این اندیکاتور از میانگینهای متحرک و هموارسازی دادهها استفاده میکند، معمولاً پس از وقوع تغییر روند اصلی سیگنال خود را صادر میکند. این موضوع باعث میشود برخی فرصتهای اولیه از دست بروند و ورود به معامله کمی دیرتر انجام شود. در بازارهای سریع و پرنوسان، این تأخیر میتواند منجر به کاهش سود یا حتی ضرر شود.
Coppock Curve برای بازارهای دارای جهت مشخص طراحی شده است. در دورههایی که قیمت در محدودهای محدود نوسان دارد (Range Market)، منحنی کاپوک دائماً بالا و پایین خط صفر حرکت کرده و سیگنالهای اشتباه متعددی تولید میکند. در چنین شرایطی ممکن است معاملهگر با چندین ورود و خروج بیمورد مواجه شود و سرمایه خود را در کارمزدها یا معاملات زیانده از دست بدهد.
در حالی که کاپوک در شناسایی نقاط ورود (Entry) عملکرد مناسبی دارد، اما در ارائه زمان دقیق خروج (Exit) چندان قوی نیست. معمولاً معاملهگران باید از اندیکاتورهای مکمل مانند Moving Average Crossovers یا MACD Histogram برای یافتن نقاط خروج استفاده کنند. این وابستگی باعث میشود کاپوک بهتنهایی برای طراحی استراتژی کامل کافی نباشد.
به دلیل ساختار محاسباتی بر پایه هموارسازی بلندمدت، سیگنالهای Coppock Curve برای معاملات بسیار سریع یا اسکالپ مناسب نیستند. در تایمفریمهای پایین (M1 یا M5)، اندیکاتور اغلب سیگنالهای دیرهنگام یا ناهماهنگ ارائه میدهد. بنابراین بهتر است از آن در بازههای زمانی بالاتر مانند H1، H4 یا Daily استفاده شود.
اندیکاتور Coppock Curve یکی از ابزارهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که با وجود سادگی، میتواند در تشخیص روندهای بلندمدت بسیار مفید باشد؛ بااینحال، استفاده از آن در بازارهای رنج یا برای معاملات کوتاهمدت توصیه نمیشود. برای دستیابی به بهترین نتایج، بهتر است کاپوک را در کنار اندیکاتورهای تکمیلی مانند MACD یا Moving Average به کار ببرید تا نقاط ورود و خروج دقیقتری بهدست آید.
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
درخت مرکل (Merkle Tree) چیست و چه کاربردی دارد؟
10 روز پیش 222 بازدید
نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از فیبوناچی اصلاحی
11 ماه پیش 6K بازدید
آموزش تحلیل تکنیکال قسمت چهاردهم (آناتومی از سایکل)
1 سال پیش 7K بازدید
انواع اندیکاتورها و روشهای کاربردی استفاده از آنها
1 سال پیش 2K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
پربازدیدترین آموزشها
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام