
کارمزد شبکه یکی از مهمترین مفاهیمی است که هر کاربر دنیای ارزهای دیجیتال باید قبل از انجام هر تراکنش با آن آشنا باشد. در بلاکچین، تمام انتقالها و تعاملها با قراردادهای هوشمند نیازمند پرداخت کارمزد شبکه هستند؛ هزینهای که برای حفظ امنیت، جلوگیری از اسپم و تشویق ماینرها یا اعتبارسنجها دریافت میشود.
بسیاری از کاربران هنگام انتقال ارز دیجیتال با اصطلاحاتی مثل کارمزد در شبکه، کارمزد تراکنش، گس و Fee روبهرو میشوند اما دقیقاً نمیدانند این اعداد چگونه محاسبه میشوند یا چرا گاهی خیلی زیاد و گاهی بسیار کم هستند. شناخت سازوکار کارمزدها میتواند جلوی ضررهای احتمالی را بگیرد و بهترین راه برای انتخاب شبکه مناسب، کاهش هزینهها و سرعتدادن به تراکنشها است.
کارمزد در شبکه بلاکچین یکی از بنیادیترین مفاهیمی است که عملکرد یک شبکه غیرمتمرکز را ممکن و پایدار میکند. در سادهترین تعریف، وقتی کاربر قصد انتقال یک ارز دیجیتال یا اجرای یک قرارداد هوشمند را دارد، باید مبلغی بهعنوان هزینه پردازش تراکنش بپردازد. این هزینه که معمولاً با نام کارمزد در ارز دیجیتال یا Network Fee شناخته میشود، به افرادی پرداخت میشود که امنیت شبکه را تأمین کرده و تراکنشها را در بلاکچین ثبت میکنند؛ یعنی ماینرها در شبکههای اثبات کار و اعتبارسنجها (ولیدیتورها) در شبکههای اثبات سهام.
اما کارمزد در شبکه بلاکچین تنها یک هزینه ساده برای انتقال دارایی نیست؛ بلکه نقش حیاتی در جلوگیری از حملات اسپمی و حفظ سلامت شبکه دارد. اگر ارسال تراکنش رایگان بود، هر فردی میتوانست تعداد نامحدودی درخواست جعلی وارد شبکه کند و باعث توقف کامل عملکرد آن شود. به همین دلیل، پرداخت کارمزد، نوعی ابزار تنظیمکننده ترافیک و تضمینکننده امنیت محسوب میشود.
نکته مهم این است که میزان کارمزد در شبکه بلاکچین ثابت نیست و به عوامل مختلفی از جمله شلوغی شبکه، نوع تراکنش، حجم داده، قدرت محاسباتی مورد نیاز و حتی الگوریتم اقتصادی هر بلاکچین بستگی دارد. به همین دلیل ممکن است برای یک تراکنش ساده در دو زمان مختلف یا در دو شبکه متفاوت هزینههای کاملاً متفاوتی پرداخت شود.
درک اینکه کارمزد در ارز دیجیتال چیست، چرا وجود دارد و چگونه محاسبه میشود، به کاربران کمک میکند تا از پرداخت هزینههای سنگین جلوگیری کرده و بهترین شبکه را برای انتقال داراییهای خود انتخاب کنند. این موضوع بهویژه برای کسانی که با قراردادهای هوشمند، دیفای یا NFTها کار میکنند، اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا نوع تعامل آنها با شبکه معمولاً نیازمند مصرف کارمزدهای بالاتر است.

محاسبه کارمزد در شبکه بلاکچین به ساختار فنی هر شبکه، مدل اقتصادی آن و نوع تراکنشی که کاربر اجرا میکند بستگی دارد. با اینکه هر بلاکچین سازوکار خاص خود را دارد؛ اما یک اصل مشترک در همه آنها مشاهده میشود: کارمزد معادل هزینهای است که شبکه برای پردازش و ثبت تراکنش صرف میکند. این هزینه در واقع بهایی است که کاربر برای استفاده از منابع مشترک یک سیستم غیرمتمرکز پرداخت میکند.
در شبکههایی مانند بیتکوین، کارمزد بر اساس حجم داده تراکنش (بر حسب بایت یا vByte) و میزان تقاضا در ممپول تعیین میشود. هرچه تراکنش حجیمتر و شبکه شلوغتر باشد، کارمزد بیشتری لازم است تا تراکنش در اولویت قرار گیرد. در این مدل، کاربران عملاً برای خرید فضا در بلاک رقابت میکنند و ماینرها تراکنشهایی را انتخاب میکنند که بیشترین سود را برای آنها داشته باشد.
در شبکههای مبتنی بر EVM مانند اتریوم، بایننس اسمارت چین یا پالیگان، محاسبه کارمزد بر اساس مفهوم Gas انجام میشود. Gas تعیینکننده میزان توان محاسباتی لازم برای اجرای یک تراکنش است و هر عملیات (مانند خواندن داده، ذخیرهسازی، فراخوانی یک تابع یا اجرای منطق قرارداد هوشمند) مقدار مشخصی Gas مصرف میکند. سپس Gas مصرفشده در Gas Price ضرب میشود تا کارمزد نهایی محاسبه شود.
Gas Price نیز معمولاً بر اساس شرایط لحظهای شبکه و میزان شلوغی تعیین میگردد. در نسخههای جدیدتر اتریوم پس از EIP-1559، ساختار کارمزد به Base Fee و Tip تقسیم شده است؛ Base Fee حداقل هزینه الزامی شبکه است و Tip انعامی است که کاربر برای تسریع تأیید به اعتبارسنج میدهد.
در شبکههای اثبات سهام مانند کاردانو، سولانا یا الگوراند، مدل محاسبه کارمزد ممکن است ساختار متفاوتی داشته باشد. برخی از این شبکهها کارمزد ثابت یا نزدیک به ثابت دارند و برخی دیگر از متغیرهای پویا استفاده میکنند؛ اما جوهره همه آنها یکسان است: کاربر برای استفاده از منابع شبکه و حفظ امنیت آن، هزینهای متناسب با مصرف خود پرداخت میکند.
بهطور کلی، کارمزد بلاکچین نتیجه ترکیبی از ویژگیهای فنی تراکنش، ظرفیت بلاک، شلوغی لحظهای، نوع شبکه و مدل انگیزشی اعتبارسنجها است. درک دقیق نحوه محاسبه آن به کاربران کمک میکند تا انتخاب هوشمندانهتری هنگام جابهجایی داراییها یا تعامل با قراردادهای هوشمند داشته باشند و هزینههای خود را بهینه کنند.

وجود کارمزد در شبکه بلاکچین یک اصل اساسی برای حفظ امنیت، پایداری و کارایی این فناوری است. برخلاف سیستمهای متمرکز که یک نهاد مرکزی مسئول پردازش و تأیید تراکنشهاست، در بلاکچین این وظیفه بر عهده هزاران ماینر و اعتبارسنج مستقل است.
برای اینکه این افراد انگیزه لازم برای مشارکت داشته باشند و از طرفی شبکه دچار تراکنشهای بیارزش یا حملات اسپمی نشود، پرداخت کارمزد ضروری است. بهعبارت دیگر، کارمزد شبکه بهعنوان سوخت اقتصادی بلاکچین عمل میکند و به تنظیم ترافیک، کنترل امنیت و ایجاد هماهنگی در رفتار مشارکتکنندگان کمک میکند. در ادامه مهمترین دلایل وجود کارمزد را بررسی میکنیم:
در بلاکچین اگر ارسال تراکنش رایگان باشد، هر فرد یا مهاجمی میتواند میلیونها درخواست بیارزش یا مخرب وارد شبکه کند. این تراکنشها باعث پر شدن صف انتظار و مختل شدن روند تأیید تراکنشهای واقعی میشوند. کارمزد شبکه این مشکل را حل میکند؛ زیرا اجرای هر تراکنش هزینه دارد و ایجاد اسپم عملاً مقرونبهصرفه نیست. برای مثال اگر هزینه هر تراکنش حتی چند سنت باشد، ارسال میلیونها تراکنش جعلی میلیونها دلار هزینه خواهد داشت و عملاً حمله غیرمنطقی میشود.
در شبکههای بلاکچینی، ماینرها و اعتبارسنجها انرژی، زمان و سختافزار مصرف میکنند تا تراکنشها را تأیید و شبکه را ایمن نگه دارند. کارمزدها بهعنوان پاداشی برای این فعالیتها پرداخت میشود. در شبکههایی مثل بیتکوین، کارمزد بخشی از درآمد ماینرهاست و در اتریوم پس از EIP-1559 ترکیبی از Base Fee سوزانده شده و Tip بهعنوان پاداش به ماینر یا ولیدیتور تعلق میگیرد. حذف کارمزدها یعنی از بین رفتن انگیزه مالی افراد برای مشارکت و کاهش امنیت شبکه.
بلاکچین تنها زمانی میتواند غیرمتمرکز بماند که هزاران گره مستقل در آن مشارکت کنند. بدون وجود یک سیستم کارمزدی پایدار، تأمین امنیت شبکه تنها بر عهده تعداد محدودی از نودها قرار میگیرد و این باعث تمرکز قدرت میشود. کارمزدی که کاربران پرداخت میکنند، به تأمین هزینههای سختافزاری و پردازشی مشارکتکنندگان کمک میکند و اجازه میدهد شبکه از نظر اقتصادی مستقل و غیرمتمرکز باقی بماند.
در طراحی اقتصادی بلاکچین، رفتار کاربران، ماینرها، ولیدیتورها و توسعهدهندگان باید در یک مسیر هماهنگ قرار گیرد. کارمزد شبکه این هماهنگی را ایجاد میکند. کاربران زمانی تراکنش ارسال میکنند که ارزش آن برایشان بیشتر از هزینه کارمزد باشد، و ماینرها هم تراکنشهایی را انتخاب میکنند که پاداش بیشتری دارند. این سازوکار طبیعی باعث میشود شبکه به سمت کارایی، امنیت و نظم اقتصادی حرکت کند.
فرض کنید یک بزرگراه وجود دارد و عبور از آن رایگان است. اگر تعداد زیاد خودرو همزمان وارد بزرگراه شوند، ترافیک شدید ایجاد شده و حرکت متوقف میشود. حال اگر ورود خودرو نیازمند پرداخت عوارض باشد، فقط خودروهایی وارد بزرگراه میشوند که واقعاً نیاز دارند.
در بلاکچین هم کارمزد دقیقاً نقش همین عوارض را دارد. این کارمزد باعث میشود:
این مدل نشان میدهد که کارمزد نه یک هزینه اضافی، بلکه یک ابزار حیاتی برای حفظ نظم و امنیت بلاکچین است.

کارمزد شبکه در بلاکچین، نتیجه مستقیم ساختار فنی، مدل اقتصادی و ظرفیت پردازش هر شبکه است. هر بلاکچین شیوه خاصی برای ثبت و بررسی تراکنشها دارد و همین مسئله باعث میشود هزینه نهایی تراکنشها در شبکههای مختلف گاهی تفاوت چشمگیری داشته باشد.
این اختلافها تنها مربوط به شلوغی شبکه نیست، بلکه به نوع الگوریتم اجماع، محدودیت اندازه بلاک، نحوه اجرای قراردادهای هوشمند و مدل قیمتگذاری کارمزد نیز مرتبط است. برای درک بهتر این تفاوتها، لازم است ساختار کارمزدی شبکههای معروف را دقیق بررسی کنیم تا مشخص شود چرا یک تراکنش در اتریوم چند دلار هزینه دارد اما همان عملیات در ترون یا پالیگان کمتر از یک سنت تمام میشود.
در بیتکوین کارمزد تراکنش بر اساس اندازه دادهای تعیین میشود که تراکنش اشغال میکند. ساختار UTXO بیتکوین باعث میشود هر تراکنش ترکیبی از ورودیها و خروجیها باشد و همین موضوع حجم آن را تعیین میکند. ماینرها نیز ترجیح میدهند تراکنشهایی را در بلاک قرار دهند که نسبت کارمزد به اندازه بالاتری دارند.
از آنجایی که ظرفیت هر بلوک محدود و ثابت است، هنگام شلوغی شبکه، اولویت با کاربرانی است که کارمزد بیشتری پرداخت میکنند. به دلیل همین محدودیتها و چرخه هاوینگ که پاداش ماینرها را کاهش میدهد، سهم کارمزد در اقتصاد بیتکوین اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. این ساختار باعث میشود بیتکوین برای انتقالهای بزرگ و امن مناسب باشد اما برای تراکنشهای خرد معمولاً مقرونبهصرفه نیست.
اتریوم مدلی متفاوت و پیچیدهتر برای محاسبه کارمزد دارد. در این شبکه هر عملیات محاسباتی با واحدی به نام Gas سنجیده میشود. مصرف Gas بسته به نوع فعالیت متفاوت است؛ از انتقال ساده ETH گرفته تا اجرای قراردادهای پیچیده دیفای یا ساخت NFT. هزینه نهایی تراکنش با ضرب مقدار Gas مصرفشده در قیمت Gas مشخص میشود.
پس از بهروزرسانی EIP-1559، بخش پایه کارمزد بهصورت خودکار تعیین و سوزانده میشود و تنها بخش کوچکی بهعنوان پاداش به اعتبارسنج تعلق میگیرد. همین ساختار پویا باعث میشود کارمزد اتریوم در زمانهای شلوغی افزایش چشمگیری داشته باشد. از آنجایی که اتریوم مرکز اصلی فعالیتهای DeFi و NFT است، فشار تراکنشها روی شبکه بالاست و در نتیجه Fee اغلب بیشتر از سایر شبکههاست.
بایننس اسمارت چین با الهام از طراحی اتریوم و استفاده از ماشین مجازی EVM؛ اما با تغییرات عمیق در معماری شبکه، توانسته کارمزدهای بسیار پایینتری ارائه دهد. این شبکه بلوکهای سریعتر و ظرفیت بیشتری دارد و از یک سیستم اثبات سهام نمایندگیشده استفاده میکند که منابع مورد نیاز برای پردازش را کاهش میدهد.
نتیجه این است که تراکنشها با سرعت بالا و هزینهای بسیار کم انجام میشوند. در بیشتر موارد، انجام یک سواپ، انتقال توکن یا تعامل با قراردادهای هوشمند در BSC تنها چند سنت هزینه دارد. همین ویژگی باعث شده این شبکه یکی از محبوبترین گزینهها برای کاربرانی باشد که نیاز به تعامل ارزان با برنامههای غیرمتمرکز دارند.
کاردانو سیستم کارمزدی منظم و قابل پیشبینی دارد. در این بلاکچین، کارمزد هر تراکنش از یک مقدار ثابت و یک بخش متغیر بر اساس حجم تراکنش تشکیل میشود. این مدل باعث میشود کارمزدها کمتر تحت تاثیر شلوغی قرار گیرند و ثبات بیشتری داشته باشند.
به دلیل استفاده از پروتکل Ouroboros و ساختار بهینه UTXO توسعهیافته، اجرای قراردادهای هوشمند در کاردانو منابع کمتری مصرف میکند و هزینهها بسیار منطقی است. کاربران این شبکه معمولاً تجربهای پایدار و کمهزینه دارند، حتی زمانی که تعداد تراکنشهای شبکه افزایش مییابد. این رویکرد کاردانو را برای پروژههای علمی، سازمانی و کاربرانی که به دنبال کارمزدهای قابل پیشبینی هستند، بسیار مناسب میکند.
پالیگان یکی از شناختهشدهترین راهکارهای لایه ۲ سازگار با اتریوم است و با هدف افزایش مقیاسپذیری و کاهش کارمزدها طراحی شده است. معماری این شبکه اجازه میدهد تراکنشها با سرعت بسیار بالا و هزینهای ناچیز انجام شوند و سپس بهصورت تجمیعی در شبکه اصلی اتریوم ثبت شوند.
به همین دلیل کارمزدها در پالیگان معمولاً کمتر از یک سنت است، حتی زمانی که کاربران در حال تعامل با برنامههای پیچیده دیفای یا قراردادهای هوشمند سنگین هستند. این شبکه پلی میان امنیت اتریوم و کارمزد پایین ایجاد کرده و به همین دلیل مشتریان زیادی، از کاربران عادی گرفته تا پروژههای بزرگ، به سمت آن جذب شدهاند.
فانتوم با استفاده از الگوریتم اجماع aBFT و طراحی ماژولار خود توانسته یکی از سریعترین و کمهزینهترین بلاکچینهای بازار باشد. این شبکه توانایی پردازش هزاران تراکنش در ثانیه را دارد و سرعت نهاییسازی تراکنشها بسیار بالا است.
کارمزدها نیز بر اساس Gas تعیین میشوند اما مصرف Gas و قیمت Gas در فانتوم به دلیل معماری سبک شبکه بسیار پایین است. نتیجه این است که کاربران میتوانند با هزینه ناچیز در دیفای، NFT، بازیهای بلاکچینی یا انتقال دارایی مشارکت کنند. فانتوم در سالهای اخیر بهعنوان یکی از انتخابهای مناسب برای پروژههایی که نیاز به سرعت بالا و هزینه پایین دارند شناخته شده است.
ترون یکی از کارآمدترین بلاکچینهای حال حاضر در زمینه کارمزد است. مدل کارمزدی ترون بر پایه منابع Bandwidth و Energy بنا شده است. کاربران میتوانند با فریز کردن TRX، این منابع را کسب کرده و بسیاری از تراکنشها را بدون پرداخت هزینه انجام دهند. در صورتی که منابع کافی نداشته باشند، شبکه مبلغ کمی TRX بهعنوان کارمزد کسر میکند.
به دلیل همین ساختار، انتقال توکنهای TRC20 خصوصاً USDT در ترون بسیار ارزان است و به همین دلیل ترون به محبوبترین شبکه برای انتقال پایدارکوینها تبدیل شده است. سرعت بالا، هزینه کم و ثبات در کارمزدها مهمترین مزیت این شبکه هستند.
سولانا یکی از سریعترین بلاکچینهای دنیا است و کارمزدهای فوقالعاده پایینی دارد. این شبکه با ترکیب الگوریتم Proof of History و اثبات سهام، توان پردازش بسیار بالایی فراهم کرده است. نتیجه این است که کارمزدها در سولانا معمولاً کمتر از یک سنت هستند و حتی در زمان شلوغی نیز افزایش چشمگیری ندارند. سرعت بالای این شبکه آن را برای میکروتراکنشها، اپلیکیشنهای گیمینگ و پروژههای DeFi با تعداد تراکنش زیاد مناسب کرده است. بسیاری از صرافیها و کیف پولها نیز از این شبکه پشتیبانی گسترده دارند.

کارمزد شبکه در بلاکچین یک مقدار ثابت و از پیشتعیینشده نیست؛ بلکه تحتتأثیر مجموعهای از عوامل فنی، شرایط لحظهای شبکه و نوع تراکنش قرار میگیرد. همین موضوع باعث میشود هزینه یک تراکنش مشابه در دو زمان مختلف یا حتی با دو کیف پول متفاوت، کاملاً متفاوت باشد.
برای اینکه درک دقیقی از نحوه شکلگیری کارمزد داشته باشیم و بتوانیم هزینههای غیرضروری را کاهش دهیم، لازم است مهمترین عوامل تأثیرگذار بر Fee را بشناسیم. در ادامه مهمترین متغیرهایی که مستقیماً روی هزینه تراکنشها اثر میگذارند، با توضیح کامل بررسی میشوند.
زمانی که تعداد کاربران فعال در شبکه افزایش پیدا میکند، رقابت برای ورود به بلاک بیشتر میشود. بلاکچینها ظرفیت محدودی برای ثبت تراکنشها دارند و همین محدودیت باعث میشود وقتی شبکه شلوغ است، کاربران برای اولویت بیشتر کارمزد بالاتری پیشنهاد دهند.
این مسئله بهخصوص در شبکههایی مثل اتریوم یا بیتکوین که ترافیک زیادی دارند، بسیار قابل مشاهده است. در دورههای اوج استفاده از دیفای، NFT یا بازارهای صعودی، کارمزدها بهمراتب افزایش مییابند.
هر شبکه یک حافظه موقت به نام ممپول دارد؛ جایی که تراکنشها قبل از تأیید ذخیره میشوند. هرچه تعداد تراکنشهای معلق در ممپول بیشتر باشد، نشاندهنده تقاضای بالا و ظرفیت اشغالشده شبکه است. وقتی ممپول پر میشود، ماینرها و اعتبارسنجها تنها تراکنشهایی را انتخاب میکنند که کارمزد بیشتری ارائه دهند. به همین دلیل بررسی وضعیت ممپول میتواند نشان دهد کارمزدها در لحظه بالا، متوسط یا پایین هستند.
هر تراکنش بسته به نوع شبکه، شامل دادههای مختلفی است که حجم آن را تشکیل میدهد. در بیتکوین، تعداد ورودیها و خروجیها مستقیماً روی اندازه تراکنش و در نتیجه روی کارمزد تأثیر میگذارد. در شبکههای مبتنی بر EVM نیز حجم عملیات انجامشده (مثل تعداد فراخوانیهای قرارداد) مصرف Gas را افزایش میدهد. به بیان ساده، هرچه تراکنش پیچیدهتر و حجیمتر باشد، هزینه پردازش آن بیشتر خواهد بود.
تعامل با قراردادهای هوشمند، مصرف منابع شبکه را افزایش میدهد و همین موضوع باعث بالا رفتن کارمزد میشود. برای مثال، اجرای یک قرارداد دیفای، ایجاد یک NFT، یا انجام عملیات سواپ روی DEXها، معمولاً کارمزد بیشتری نسبت به یک انتقال ساده توکن دارد.
دلیل این موضوع این است که قراردادهای هوشمند شامل مجموعهای از عملیات محاسباتی و ذخیرهسازی هستند که در لحظه توسط شبکه اجرا میشوند. هرچه قرارداد پیچیدهتر باشد، Gas بیشتری مصرف میشود و در نتیجه کارمزد نهایی بالاتر است.
کیف پولها بسته به الگوریتم داخلی، RPCهای مورد استفاده و سیاستهای قیمتگذاری خود، ممکن است مقدار Gas Price متفاوتی به کاربر پیشنهاد دهند. برخی کیف پولها مانند MetaMask از سرویسهای تخمینی هوشمند استفاده میکنند و بسته به شلوغی شبکه، سه سطح کارمزد (پایین، متوسط، سریع) پیشنهاد میدهند.
در مقابل، برخی کیف پولها ممکن است کارمزدهای محافظهکارانه یا حتی بالاتری برای اولویت بیشتر تراکنش تعیین کنند. این تفاوتها گاهی باعث میشود کاربران تصور کنند شبکه کارمزد بالاست، درحالیکه پیشنهاد کیف پول موجب افزایش هزینه شده است.
در شبکههایی مثل اتریوم، Gas Price تعیین میکند که کاربر با چه سرعتی میخواهد تراکنش او تأیید شود. اگر Gas Price زیادتری پیشنهاد شود، تراکنش زودتر در بلوک قرار میگیرد. در مواقع شلوغی شبکه، کاربران برای افزایش سرعت، Gas Price رقابتیتری پیشنهاد میدهند که این روند باعث افزایش کلی کارمزدها میشود. گاهی کاربران با تنظیم اشتباه Gas Price، یا کارمزد بیشازحد میپردازند یا تراکنششان برای مدت طولانی تأیید نمیشود.
سطح پیچیدگی تراکنشها عامل مهمی در تعیین Fee است. در یک انتقال ساده توکن، شبکه تنها باید دادههای مربوط به جابهجایی مقدار مشخصی را ثبت کند. اما در یک سواپ، شبکه باید قیمتها را از استخر نقدینگی بخواند، موجودیها را بهروز کند و چندین عملیات محاسباتی انجام دهد.
اجرای قراردادهای هوشمند نیز فرآیندهای پیچیدهتری دارد و به همین دلیل معمولاً کارمزد بالاتری نسبت به سواپ یا انتقال ساده ایجاد میکند. هرچه تعامل با شبکه پیچیدهتر باشد، مصرف منابع بالاتر و کارمزد نهایی سنگینتر است.

شبکه بیتکوین بهعنوان قدیمیترین و امنترین بلاکچین دنیا، روزانه میزبان حجم زیادی از تراکنشهاست. این تراکم گاهی باعث شلوغ شدن ممپول و افزایش کارمزدها میشود؛ بهویژه زمانی که فعالیت کاربران بالا میرود یا بلاکها سریع پر میشوند. با این حال راهکارهای متعددی وجود دارد که میتوان با بهکارگیری آنها هزینه تراکنش را به شکل قابل توجهی کاهش داد. در ادامه مهمترین روشها را بهصورت شمارهای و همراه با توضیحات کامل میخوانید:
کارمزد تراکنشهای بیتکوین بهشدت وابسته به میزان ترافیک ممپول (mempool) و تقاضا برای فضای بلوک است. اگر تراکنش شما فوری نیست، میتوانید زمان ارسال را به ساعات یا روزهایی موکول کنید که شبکه خلوتتر است؛ معمولاً در آخر شبها یا تعطیلات زمانی که فعالیت کاربران کاهش دارد.
استفاده از سرویسهای نمایش وضعیت ممپول (مثلاً mempool.space) کمک میکند تا تخمینی از سطح کارمزدهای پیشنهادی ببینید و در زمان مناسبتر ارسال کنید تا همان تراکنش با کارمزد کمتر پردازش شود.
RBF قابلیتی است که اگر کیفپول از آن پشتیبانی کند، اجازه میدهد تراکنشی که قبلاً با کارمزد کم ارسال شده را با نسخهای جدید و کارمزد بالاتر جایگزین کنید. این روش مفید است وقتی میخواهید ابتدا کارمزدی پایین بگذارید و در صورت معطل شدن تراکنش آن را افزایش دهید.
مزیت RBF این است که شما مجبور نیستید از ابتدا بیش از حد هزینه کنید؛ معایبش هم این است که برخی سرویسها یا معاملات حساس ممکن است RBF را معتبر نشمارند، پس قبل از استفاده مطمئن شوید کیفپول و دریافتکننده با آن مشکلی ندارند.
بیشتر کیفپولها بهصورت خودکار کارمزد پیشنهاد میدهند، اما وقتی امکان تنظیم دستی وجود دارد میتوان با توجه به نیاز به تأیید سریع یا صرفهجویی، مقدار مناسب را انتخاب کرد. همزمان از تخمینگرهای قابلاعتماد استفاده کنید تا بدانید چه سطح کارمزدی نرخ تأیید مورد نظرتان را تأمین میکند. این روش بهخصوص برای تراکنشهای غیرضروری که زمانبندی آنها انعطافپذیر است، صرفهجویی قابلتوجهی ایجاد میکند.
اندازه تراکنش (برحسب vbytes) یکی از مولفههای اصلی محاسبه کارمزد است. با استفاده از آدرسها و فرمتهای جدید مثل SegWit (P2WPKH / P2WSH) و Taproot (P2TR) میتوان حجم تراکنش را کاهش داد و بنابراین کارمزد کمتری پرداخت کرد. ارتقای کیفپول و ارسال از آدرسهای SegWit/Taproot بهطور مستقیم هزینهها را کاهش میدهد و در تراکنشهای پیچیدهتر (مثلاً چندطرفه یا قراردادها) این صرفهجویی ملموستر است.

شبکه اتریوم بهدلیل استفاده گسترده از قراردادهای هوشمند، دیفای، NFT و برنامههای غیرمتمرکز، معمولاً شلوغتر از بسیاری از بلاکچینهاست و همین موضوع باعث افزایش کارمزد (Gas Fee) میشود. بااینحال روشهایی وجود دارد که میتوان با آنها هزینه گس را به شکل چشمگیری کاهش داد. در ادامه مهمترین راهکارها را بهصورت شمارهای و همراه با توضیحات کامل میخوانید:
کارمزد گس بهطور مستقیم به میزان ترافیک بلاکهای اتریوم وابسته است. اگر شبکه شلوغ باشد، Base Fee بالا میرود و در نتیجه انجام هر تراکنش گرانتر میشود. بهترین راه برای کاهش هزینه، زمانبندی صحیح تراکنشهاست. معمولاً آخر شبها (UTC) شبکه خلوتتر است. با استفاده از ابزارهایی مانند GasTracker یا سایتهای تحلیلی میتوانید تغییرات گس را لحظهای چک کنید و در زمان مناسبتر تراکنش را ارسال کنید.
بزرگترین و مؤثرترین روش کاهش کارمزد، انتقال فعالیتها از شبکه اصلی (L1) به شبکههای L2 است. این شبکهها تراکنشها را خارج از زنجیره اصلی پردازش کرده و سپس بهصورت دستهای در اتریوم ثبت میکنند؛ همین موضوع باعث میشود کارمزد هر تراکنش چند برابر ارزانتر شود. اگر از دیفای یا NFT زیاد استفاده میکنید، مهاجرت به یک L2 معتبر میتواند هزینهها را به حداقل برساند.
کیفپولها معمولاً خودشان مقدار گس پرایس پیشنهاد میدهند، اما این مقدار در برخی مواقع بیش از نیاز واقعی است. با تنظیم دستی مقدار مناسب، مخصوصاً زمانی که تراکنش فوری نیست، میتوان هزینه را کاهش داد. البته نباید Gas Limit را بدون آگاهی کم کرد؛ زیرا اگر کمتر از مقدار مورد نیاز باشد، تراکنش Fail میشود و باز هم هزینه زیادی از دست میرود؛ بنابراین کاهش معقول Gas Price بهترین انتخاب است.
پس از اجرای EIP-1559 ساختار کارمزد تغییر کرد: شما فقط مبلغ کوچکی بهعنوان Priority Fee (Tip) میپردازید و Base Fee بهطور خودکار توسط شبکه سوزانده میشود. برای کاهش کارمزد کافی است Priority Fee را پایین نگهدارید، بهویژه اگر عجلهای در تأیید تراکنش ندارید. بسیاری از کاربران مبلغ Tip را بیش از حد نیاز تنظیم میکنند، درحالیکه معمولاً یک مقدار بسیار کم هم تأیید تراکنش را تضمین میکند.
کارمزد شبکه یکی از اصول حیاتی دنیای بلاکچین است که نه تنها امنیت و سرعت تراکنشها را تضمین میکند، بلکه تعادل اقتصادی بین کاربران، ماینرها و اعتبارسنجها را برقرار میسازد. شناخت نحوه محاسبه کارمزد و عوامل مؤثر بر آن، مانند شلوغی شبکه، حجم تراکنش و نوع قرارداد هوشمند، به کاربران امکان میدهد تراکنشهای خود را بهینه کرده و از پرداخت هزینههای اضافی جلوگیری کنند. انتخاب شبکه مناسب و استفاده از کیف پولهای هوشمند نیز نقش مهمی در کاهش هزینهها دارد.
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
پیشبینی جسورانه قیمت ریپل: آیا XRP میتواند به ۱۵ دلار صعود کند؟
8 ماه پیش 1K بازدید
بررسی مهمترین رویدادهای اقتصادی و کریپتویی
2 ماه پیش 455 بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
پربازدیدترین آموزشها
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام