
در دنیای بلاکچین و قراردادهای هوشمند، همه چیز بر پایه شفافیت، امنیت و عدم تغییر بنا شده است. اما یک مشکل اساسی وجود دارد؛ بلاکچینها بهطور ذاتی نمیتوانند به اطلاعات دنیای واقعی دسترسی پیدا کنند. اینجاست که اوراکل در بلاکچین وارد میدان میشود. اوراکلها نقش پلی حیاتی را دارند که دادههای خارجی مثل قیمت ارز، وضعیت آبوهوا، نتایج مسابقات ورزشی و هزاران اطلاعات مهم دیگر را به قراردادهای هوشمند منتقل میکنند.
بدون اوراکل ارز دیجیتال، بسیاری از پروژههای دیفای، بازیهای بلاکچینی و برنامههای غیرمتمرکز هیچوقت نمیتوانستند رشد کنند. در حقیقت، اوراکلها موتور محرکی هستند که امکان تعامل بلاکچین با جهان بیرون را فراهم کرده و کاربردهای واقعی Web3 را ممکن میسازند.
اوراکل در بلاکچین یک لایه ارتباطی هوشمند است که نقش «پل» میان دنیای بیرونی و شبکههای بلاکچینی را ایفا میکند. اگر بلاکچین را یک محیط کاملاً ایزوله، امن و تغییرناپذیر بدانیم، اوراکل همان کانالی است که این محیط را به اطلاعات واقعی مثل قیمت ارزها، وضعیت آبوهوا، دادههای معاملاتی، رویدادهای مالی، نتایج مسابقات ورزشی و حتی دادههای سنسورهای فیزیکی متصل میکند.
از آنجایی که بلاکچینها برای حفظ امنیت، عمداً به اینترنت و منابع خارجزنجیرهای دسترسی ندارند، قراردادهای هوشمند بهتنهایی نمیتوانند دادههای ضروری برای تصمیمگیری را دریافت کنند. تصور کنید یک قرارداد هوشمند در دیفای باید قیمت لحظهای بیتکوین را بداند تا وامها را لیکویید کند؛ یا یک پلتفرم بیمه دیجیتال باید اطلاعات هواشناسی را دریافت کند تا غرامت کشاورز را بهطور خودکار پرداخت کند. بدون اوراکل، همهی این فرایندها عملاً غیرممکن هستند.
اوراکل ارز دیجیتال با جمعآوری دادهها از منابع متعدد، اعتبارسنجی آنها، جلوگیری از دستکاری و سپس ارسال امن اطلاعات به قراردادهای هوشمند، این مشکل را حل میکند. اوراکلها میتوانند دادههای آنلاین، دادههای آفلاین، گزارشهای مالی، اطلاعات بازار، پیامدهای دنیای واقعی و حتی خروجی سیستمهای IoT را در اختیار بلاکچین قرار دهند.
در حقیقت، اوراکلها یکی از ستونهای اصلی Web3 هستند و به برنامههای غیرمتمرکز اجازه میدهند از حالت محدود و ساده خارج شوند و به ابزارهایی قدرتمند برای امور مالی، بیمه، بازیهای بلاکچینی، رباتهای معاملاتی، مارکتپلیسها و صدها کاربرد دیگر تبدیل شوند.

اوراکلها بسته به نوع کارکرد، نحوه دریافت داده، روش انتقال اطلاعات و میزان تمرکززدایی، دستهبندیهای متفاوتی دارند. شناخت این دستهبندیها باعث میشود بهتر درک کنیم که هر اوراکل دقیقاً برای چه هدفی طراحی شده و چه نوع دادهای را به شبکه منتقل میکند.
هر پروژه بلاکچینی یا قرارداد هوشمند، بر اساس نیاز خود ممکن است از یک یا چند نوع اوراکل استفاده کند. برای مثال، برخی اوراکلها فقط دادههای اینترنتی را منتقل میکنند، برخی برای ارتباط با دنیای واقعی و سختافزارها ساخته شدهاند و برخی دیگر تمام فرایند را در سطح اجماع غیرمتمرکز انجام میدهند. در ادامه مهمترین انواع اوراکلها را بررسی میکنیم:
اوراکلهای نرمافزاری رایجترین نوع اوراکلها هستند و دادهها را از منابع دیجیتال و آنلاین دریافت میکنند. این دادهها میتوانند شامل قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال، اطلاعات هواشناسی، دادههای API صرافیها، اخبار مالی، نتایج مسابقات و... باشند.
این اوراکلها معمولاً از طریق APIهای وب به شبکههای بلاکچینی متصل میشوند و سپس دادههای جمعآوریشده را به قراردادهای هوشمند منتقل میکنند. نرمافزاری بودن آنها باعث میشود سریع، قابل گسترش و بسیار کاربردی باشند. اما در مقابل، اگر بهصورت تک منبعی طراحی شوند، احتمال خطا یا دستکاری داده در آنها بالاتر است.
اوراکلهای سختافزاری برای ارتباط بلاکچین با جهان فیزیکی ساخته شدهاند. این نوع اوراکلها دادهها را از دستگاههایی مانند سنسورها، اسکنرها، RFIDها، GPS، دوربینها و تجهیزات IoT دریافت میکنند.
برای مثال، داده یک سنسور رطوبت خاک میتواند در یک قرارداد هوشمند کشاورزی استفاده شود یا اطلاعات GPS یک کامیون میتواند در سیستمهای حملونقل غیرمتمرکز کاربرد داشته باشد. اوراکلهای سختافزاری معمولاً از نظر امنیتی پیچیدهتر هستند، زیرا باید مطمئن شد دادههایی که از دستگاههای فیزیکی ارسال میشوند قابل اعتماد و غیرقابل جعل باشند.
اوراکلهای ورودی وظیفه دارند داده را از دنیای بیرون به داخل بلاکچین وارد کنند. این نوع اوراکلها فقط اطلاعات را وارد شبکه میکنند و هیچ خروجی از بلاکچین به دنیای خارج ارسال نمیکنند. تقریباً تمام دادههایی که یک قرارداد هوشمند نیاز دارد، مثل قیمت، وضعیت آبوهوا یا داده یک حسگر، از طریق همین اوراکلها منتقل میشود. بسیاری از اوراکلهای DeFi، مانند Chainlink، در اصل اوراکل ورودی محسوب میشوند.
اوراکلهای خروجی دقیقاً برعکس اوراکلهای ورودی عمل میکنند؛ یعنی اطلاعات را از بلاکچین به دنیای واقعی ارسال میکنند؛ برای مثال، اگر یک قرارداد هوشمند بخواهد پس از وقوع یک رویداد، قفل یک در هوشمند را باز کند یا یک تراکنش بانکی خودکار خارج از شبکه انجام دهد، از اوراکل خروجی استفاده میشود.
این نوع اوراکلها کارکردهای بسیار پیشرفتهای در IoT، امنیت فیزیکی و سیستمهای اتوماسیون دارند و به بلاکچین امکان میدهند بر دنیای واقعی اثر بگذارد.
اوراکلهای متمرکز توسط یک نهاد یا یک منبع واحد کنترل میشوند. این نوع اوراکلها سریعتر، سادهتر و ارزانتر هستند؛ اما یک نقطه ضعف جدی دارند؛ وابستگی به یک منبع واحد، ریسک امنیتی ایجاد میکند.
اگر این نهاد دچار مشکل شود یا دادهها را اشتباه ارسال کند، کل قرارداد هوشمند تحت تأثیر قرار میگیرد. اوراکلهای متمرکز بیشتر برای پروژههای خصوصی یا کاربردهای درونسازمانی استفاده میشوند.
اوراکلهای غیرمتمرکز (مثل Chainlink و Pyth Network) با استفاده از چندین نود مستقل دادهها را از چندین منبع جمعآوری و سپس ترکیب میکنند تا یک خروجی کاملاً مطمئن ارائه دهند.
مزیت اصلی آنها:
بههمیندلیل، اوراکلهای غیرمتمرکز در پروژههای بزرگ DeFi تبدیل به استاندارد شدهاند.
در این مدل، صحت دادهها از طریق اجماع میان مجموعهای از نودها یا کاربران تأیید میشود. این نوع اوراکلها شبیه مکانیسمهای رأیگیری عمل میکنند که هر نود دادهای را ارائه میدهد و در نهایت بر اساس نتیجه جمعی، دادهی معتبر انتخاب میشود. این اوراکلها برای برنامههایی که نیاز به نهایت شفافیت دارند، بسیار مناسب هستند، اما سرعت کمتر و هزینه بیشتری نسبت به انواع دیگر دارند.
اوراکلهای هیبرید ترکیبی از چند نوع اوراکل هستند؛ برای مثال، ممکن است یک اوراکل داده را از طریق چندین API (نرمافزاری)، از چند سنسور (سختافزاری) و از طریق اجماع نودها تأیید کند. این نوع اوراکلها امنترین و حرفهایترین ساختارها را ارائه میدهند و در پروژههای بزرگ و حساس، مثل DeFi پیشرفته یا بیمههای غیرمتمرکز، کاربرد دارند.

اوراکلها ستون اصلی اتصال بلاکچین به دنیای واقعی هستند و بدون آنها بسیاری از سرویسهای امروزی Web3 عملاً قابل اجرا نبودند. قراردادهای هوشمند فقط دادههای داخلی شبکه را میشناسند، اما در دنیای واقعی رویدادهای زیادی اتفاق میافتد که برای تصمیمگیری لازم است. از تغییرات قیمت داراییها گرفته تا وضعیت آبوهوا، نتایج مسابقات، دادههای مالی و حتی اطلاعات سنسورهای فیزیکی، همه اینها باید از طریق اوراکل وارد بلاکچین شوند.
بنابراین اوراکلها تبدیل به یک لایه حیاتی شدهاند که امکانپذیر بودن دیفای، بیمه، بازیهای بلاکچینی و بسیاری از مدلهای اقتصادی جدید را تضمین میکند. در ادامه مهمترین کاربردهای این فناوری را بهصورت کاملاً متنی بررسی میکنیم:
یکی از پراستفادهترین کاربردهای اوراکل در بلاکچین، فراهم کردن قیمتهای لحظهای و دقیق برای پروتکلهای مالی غیرمتمرکز است. در این حوزه، هر تصمیمی از مقدار وثیقه گرفته تا زمان لیکویید شدن یا تعیین نرخ بهره بهطور مستقیم وابسته به قیمت واقعی داراییهاست. پروتکلهایی مانند Aave، MakerDAO یا Compound نمیتوانند مستقیماً به اینترنت متصل شوند، بنابراین برای تعیین وضعیت وامها و مدیریت ریسک، از اوراکلها کمک میگیرند.
اوراکلها از چندین منبع مختلف داده جمعآوری میکنند تا خطا یا دستکاری قیمت رخ ندهد و قرارداد هوشمند بتواند بر اساس اطلاعات معتبر تصمیمگیری کند. اگر این دادهها وجود نداشت، کل اکوسیستم دیفای در همان مرحله ابتدایی متوقف میشد.
اوراکلها امکان اجرای پرداختهای کاملاً خودکار و قابل اعتماد را فراهم میکنند. تصور کنید یک قرارداد هوشمند بیمه وجود دارد که باید در صورت کاهش شدید دما خسارت را پرداخت کند؛ این قرارداد بهتنهایی نمیتواند دما را اندازهگیری کند، اما یک اوراکل میتواند دادههای هواشناسی را از منابع معتبر دریافت کرده و به قرارداد ارسال کند.
سپس قرارداد بدون نیاز به هیچ واسطه انسانی، پرداخت را انجام میدهد. همین سازوکار در بازارهای پیشبینی نیز دیده میشود؛ زمانی که نتیجه یک مسابقه اعلام میشود، اوراکل نتیجه را به بلاکچین منتقل میکند و قرارداد هوشمند تسویه را انجام میدهد. در مدلهای تجاری جدید، این نوع پرداختهای خودکار نقش مهمی در حذف واسطهها و کاهش هزینهها دارند.
صرافیهای غیرمتمرکز برای جلوگیری از دستکاری قیمت یا انواع حملات اقتصادی، نیازمند دادههای دقیق و ریلتایم هستند. اوراکلها در این بخش به DEXها کمک میکنند تا قیمت واقعی بازار را تشخیص دهند و از انحرافهای شدید قیمت جلوگیری کنند. وقتی یک کاربر معامله بزرگی انجام میدهد، قرارداد هوشمند باید بداند قیمت واقعی چیست تا از ایجاد ضررهای غیرمنصفانه جلوگیری شود.
همچنین در معاملات مشتقه، اوراکلها نقش حیاتیتری دارند، زیرا کل سیستم بر پایه قیمتهای واقعی و تضمینشده کار میکند. اگر قیمت نادرست باشد، کل پروتکل با خطر سقوط مواجه میشود. اوراکلهای غیرمتمرکز با ترکیب داده از چند منبع مختلف، قیمتهای قابل اعتمادی را ارائه میدهند که پایه فعالیت صرافیهای نوین است.
در بیمههای غیرمتمرکز، اوراکلها نقش داور بیطرف و کاملاً دقیق را ایفا میکنند. یک قرارداد بیمه باید بتواند تشخیص دهد که آیا شرایط پرداخت خسارت واقعاً رخ داده یا نه، و این موضوع بدون دادههای واقعی امکانپذیر نیست. بهعنوان مثال، اگر محصولات کشاورزی به دلیل خشکسالی آسیب ببینند، قرارداد هوشمند باید دادههای رسمی درباره بارش باران یا میزان رطوبت زمین را دریافت کند.
اوراکل این اطلاعات را بهشکل معتبر از منابع مختلف جمعآوری کرده و به بلاکچین ارسال میکند. سپس قرارداد هوشمند، بدون هیچ واسطهای، غرامت را پرداخت میکند. این سیستم باعث میشود فرآیند بیمه بسیار سریعتر، ارزانتر و شفافتر شود و امکان تقلب یا تأخیر در پرداخت عملاً به صفر برسد.

با وجود اینکه اوراکلها نقش حیاتی در اتصال بلاکچین به دنیای واقعی دارند، اما خود آنها نیز با چالشها و محدودیتهایی روبهرو هستند. قراردادهای هوشمند از نظر امنیتی بسیار قدرتمندند، اما اگر دادهای که از طریق اوراکل دریافت میکنند اشتباه باشد، نتیجه اجرای قرارداد نیز اشتباه خواهد بود.
بههمیندلیل در دنیای بلاکچین از این معضل به عنوان «مشکل اوراکل» یاد میشود؛ یعنی جایی که امنیت کامل قرارداد وابسته به صحت اطلاعاتی میشود که از بیرون وارد شبکه میگردد. در ادامه مهمترین چالشهایی که اوراکلها با آن مواجه هستند را بررسی میکنیم:
یکی از جدیترین چالشهای اوراکلها خطر دستکاری دادههاست. اگر یک اوراکل تنها از یک منبع یا یک سرور مرکزی داده دریافت کند، امکان خطا، هک شدن یا حتی ارسال عمدی داده غلط وجود دارد. در این شرایط قرارداد هوشمند، که تصور میکند داده معتبر دریافت کرده، تصمیم اشتباهی میگیرد و ممکن است میلیونها دلار دارایی از بین برود.
نمونههای متعددی در دنیای دیفای وجود دارد که یک قیمتگذاری اشتباه باعث لیکویید شدن وثیقهها یا از بین رفتن پوزیشنها شده است. همین موضوع اهمیت استفاده از اوراکلهای غیرمتمرکز را نشان میدهد، اما همچنان ریسکها بهطور کامل حذف نشدهاند.
حمله فلشلون یکی از معروفترین روشهایی است که برای دستکاری قیمتها در پروتکلهای دیفای استفاده میشود. در این نوع حمله، مهاجم یک وام لحظهای بزرگ میگیرد و با ایجاد حجم مصنوعی در صرافیهای کوچکتر، قیمت را بهطور موقت جابهجا میکند.
اگر قرارداد هوشمند به اوراکلی متکی باشد که قیمت را از همان صرافی دستکاریشده دریافت کند، تصمیم اشتباه میگیرد و مهاجم میتواند سود بزرگی به دست بیاورد. بسیاری از حملات بزرگ دیفای دقیقاً به همین دلیل اتفاق افتادهاند و ثابت کردهاند که اوراکلها باید بسیار دقیق و مقاوم در برابر دستکاری طراحی شوند.
اگر یک اوراکل تنها به یک منبع داده متکی باشد، عملاً همان مشکلی را ایجاد میکند که قرار بود بلاکچین از آن دوری کند: یعنی یک نقطه شکست واحد. اگر منبع داده قطع شود، خراب شود، دستکاری شود یا حتی فقط دچار تأخیر شود، کل قرارداد هوشمند دچار اختلال خواهد شد.
در سیستمهای مالی و بیمهای، همین چند ثانیه تأخیر کافی است تا میلیونها دلار ضرر ایجاد شود. این وابستگی باعث شده بسیاری از پروژهها به سمت مدلهای چندمنبعی و غیرمتمرکز حرکت کنند؛ اما همچنان اوراکلهای متمرکز در پروژههای کوچک یا خصوصی استفاده میشوند و ریسک بالایی دارند.
حتی اگر یک اوراکل داده را از چند منبع دریافت کند، باز هم این سؤال مهم وجود دارد که کدام داده صحیحتر است. گاهی منابع مختلف اطلاعات متفاوتی ارائه میدهند و اوراکل باید میان آنها تصمیمگیری کند.
همین مسئله باعث میشود فرایند اعتبارسنجی پیچیدهتر شود و نیاز به الگوریتمهای پیشرفتهتری داشته باشد. اگر این الگوریتمها بهدرستی طراحی نشوند، امکان دارد داده نهایی همچنان اشتباه باشد. در کاربردهایی مثل بیمه یا معاملات مشتقه، همین اختلافهای کوچک میتواند پیامدهای بزرگی ایجاد کند.
برخلاف دنیای اینترنت که سرعت اطلاعات بسیار بالاست، بلاکچینها به دلیل ماهیت غیرمتمرکز و امنیتی خود معمولاً کندتر عمل میکنند. اوراکلها نیز باید بین سرعت و امنیت تعادل برقرار کنند. اگر انتقال داده خیلی سریع انجام شود، ممکن است فداکاری امنیتی رخ دهد.
اگر هم خیلی کند باشد، قرارداد هوشمند نمیتواند تصمیمگیری لحظهای داشته باشد. در دنیای ترید و دیفای، چند ثانیه تأخیر میتواند باعث از دست رفتن پوزیشنها و زیان کاربران شود؛ بنابراین سرعت یکی از بزرگترین چالشهای اوراکلهاست، خصوصاً برای دادههای حساس مثل قیمتها.
ارسال دادههای ریلتایم به بلاکچین هزینهبر است. هر بار که یک اوراکل داده جدیدی به شبکه ارسال میکند، باید کارمزد تراکنش پرداخت شود.
در شبکههایی مثل اتریوم، زمانی که ترافیک بالا باشد این هزینهها بهشدت افزایش مییابد و ممکن است اوراکلها نتوانند دادهها را بهموقع و با هزینه قابل قبول ارسال کنند. این مسئله بهخصوص برای پروژههایی که نیاز به قیمتگذاری لحظهای دارند چالشبرانگیز است، زیرا باید تعداد زیادی تراکنش در زمان کوتاه ثبت شود.
اوراکلها معمولاً در نقطهای قرار میگیرند که کاربر نمیتواند دقیقاً ببیند چگونه داده را جمعآوری، پردازش و ارسال کردهاند. این عدم شفافیت باعث میشود برخی افراد معتقد باشند اوراکلها یک نقطه اعتماد متمرکز در یک سیستم غیرمتمرکز ایجاد میکنند.
اگر کاربران دقیقاً ندانند داده از کجا آمده، چگونه اعتبارسنجی شده و چه کسی در این فرایند نقش داشته، اعتماد به سیستم کاهش مییابد. بسیاری از پروژههای جدید اوراکل تلاش میکنند این شفافیت را افزایش دهند، اما هنوز چالش کاملاً حل نشده است.

اوراکلها تنها زمانی میتوانند نقش واقعی خود را در اکوسیستم بلاکچین ایفا کنند که توسط پروژههای تخصصی و قدرتمند پیادهسازی شوند. در سالهای اخیر چندین پروژه اوراکل مطرح توانستهاند استانداردهای جدیدی در ارائه دادههای دقیق، سریع و امن ایجاد کنند و بسیاری از آنها امروز زیرساخت هزاران برنامه غیرمتمرکز (DApps) در سراسر جهان هستند.
هرکدام از این پروژهها رویکرد خاص خود را برای جمعآوری داده، اعتبارسنجی، جلوگیری از دستکاری و ارائه خروجی نهایی دارند. شناخت این پروژهها برای هر کسی که در حوزه بلاکچین، DeFi یا Web3 فعالیت میکند ضروری است، زیرا کیفیت دادههای دریافتی توسط آنها تأثیر مستقیم بر امنیت و عملکرد قراردادهای هوشمند دارد. در ادامه مهمترین و معتبرترین اوراکلهای جهان را بررسی میکنیم:
Chainlink بدون شک شناختهشدهترین و پرکاربردترین سیستم اوراکل غیرمتمرکز در دنیا است و بهعنوان ستون اصلی بسیاری از پروژههای DeFi عمل میکند. این شبکه از هزاران نود مستقل تشکیل شده که از منابع مختلف داده جمعآوری میکنند، آنها را اعتبارسنجی میکنند و سپس اطلاعات دقیق و قابلاعتماد را به قراردادهای هوشمند میفرستند. یکی از نقاط قوت اصلی Chainlink این است که دادهها از چندین صرافی، منابع خبری و سرویسهای معتبر ترکیب میشوند، بنابراین احتمال دستکاری قیمت تقریباً از بین میرود.
Chainlink سادهترین قیمتگذار بازار نیست؛ بلکه زیرساختی کامل برای ارائه دادههای مالی، دادههای آبوهوا، تصدیق هویت، اجرای پرداختهای خودکار و تعامل با سیستمهای دنیای واقعی ارائه میدهد. این پروژه همچنین مفهوم «Oracle Aggregation» را معرفی کرد که باعث میشود نتیجه نهایی بر اساس میانگین وزندار دادهها باشد و امنیت داده بهطور چشمگیری بالا برود. امروزه اکثر پروتکلهای بزرگ مثل Aave، Synthetix، MakerDAO و دهها پروژه دیگر از Chainlink بهعنوان منبع اصلی داده استفاده میکنند.
Band Protocol یکی از رقبای اصلی Chainlink است که تمرکز ویژهای بر سرعت بالا و تعامل چندزنجیرهای دارد. این پروژه روی بلاکچین Cosmos ساخته شده و به همین دلیل میتواند تراکنشها را با هزینه پایین و سرعت بسیار بالا پردازش کند. Band از یک مدل ولیدیتوری استفاده میکند که نودها در آن نقش جمعآوری و ارائه داده را برعهده دارند و برای ارائه دادههای دقیق پاداش دریافت میکنند.
Band Protocol با اینکه قدمت کمتری نسبت به Chainlink دارد؛ اما در بسیاری از بلاکچینهای جدید مثل BNB Chain، Fantom و Cosmos بهصورت گسترده استفاده میشود. یکی از مزایای اصلی Band مقیاسپذیری بالا و توانایی ارائه دادههای سفارشی است.
پروژههایی که نیاز به فیدهای داده تخصصی دارند یا میخواهند اوراکلهای اختصاصی ایجاد کنند، معمولاً روش Band را مناسبتر میدانند. همچنین Band بهدلیل سبکبودن ساختار، در شبکههایی که کارمزد پایین و سرعت بالا اهمیت دارد عملکرد خوبی ارائه میدهد.
API3 ایده جدیدی را وارد دنیای اوراکلها کرد: حذف واسطهها و اتصال مستقیم ارائهدهندگان داده به قراردادهای هوشمند.
بر خلاف Chainlink و Band که داده را از چندین نود تجمیع میکنند، API3 کاری میکند که همان ارائهدهنده اصلی داده (مثلاً یک صرافی یا سرویس هواشناسی) اطلاعات را مستقیماً به بلاکچین ارسال کند. این ساختار اصطلاحاً «اوراکل نسل اول» یا First-Party Oracle نامیده میشود.
مزیت اصلی API3 این است که فرآیند بسیار شفافتر و سادهتر میشود، زیرا داده مستقیماً از منبع رسمی آن وارد شبکه میشود و نیازی به نودهای واسطه یا لایههای متعدد اعتبارسنجی نیست. این موضوع میتواند در بسیاری از کاربردها دقت داده را افزایش دهد و هزینهها را کاهش دهد. همچنین API3 از سیستم Airnode استفاده میکند که به ارائهدهندگان داده اجازه میدهد بدون دردسرهای پیچیده، API خود را به بلاکچین متصل کنند. این پروژه برای آینده اینترنت غیرمتمرکز یک ساختار جذاب ارائه داده، اما هنوز در مقیاس گسترده مانند Chainlink پذیرفته نشده است.
Witnet یک پروژه اوراکل کاملاً مستقل و غیرمتمرکز است که مثل یک بلاکچین جداگانه عمل میکند و دادهها را از طریق فرایند اجماع میان نودها اعتبارسنجی میکند. این پروژه ساختاری شبیه یک DAO دارد و نودها برای ارائه داده دقیق و قابل اعتماد پاداش دریافت میکنند. اگر یک نود داده غلط ارائه دهد، جریمه میشود.
ویژگی متمایز Witnet این است که تمرکز اصلی آن روی «درستی داده» و «مقاومت در برابر دستکاری» است. این شبکه از یک مکانیسم انتخاب نود تصادفی استفاده میکند تا هیچ گروهی نتواند کنترل ارائه داده را در اختیار بگیرد.
Witnet معمولاً در پروژههایی استفاده میشود که حساسیت امنیتی بسیار بالا دارند یا نیازمند دادههایی هستند که بهصورت عمومی و شفاف اعتبارسنجی شوند. اگرچه این پروژه از نظر محبوبیت به Chainlink نمیرسد؛ اما از لحاظ امنیت داده یکی از قدرتمندترین ساختارها را ارائه میدهد.
Pyth Network یکی از جدیدترین و مدرنترین پروژههای اوراکل است که تمرکز اصلی آن روی ارائه دادههای مالی با کیفیت بالا و تأخیر نزدیک به صفر است. برخلاف بسیاری از اوراکلهای سنتی، Pyth دادههای خود را مستقیماً از صرافیهای بزرگ، مارکتمیکرها و مؤسسات مالی دریافت میکند؛ به همین دلیل دادههای آن بسیار دقیقتر، ریلتایمتر و مناسب برای معاملات با سرعت بالا هستند.
Pyth برای بلاکچینهایی ساخته شد که نیازمند دادههای بسیار سریع هستند، مثل Solana که توان پردازش فوقالعاده بالایی دارد. این شبکه بهمرور به سایر بلاکچینها هم گسترش پیدا کرده و نسخه Cross-Chain خود را معرفی کرده است.
Pyth به دلیل سرعت بسیار بالا و کیفیت داده ممتاز، در میان تریدرها و پلتفرمهای مشتقه محبوب شده و برخی آن را آینده اوراکلهای مالی میدانند. این پروژه در اصل برای حل مشکل «تأخیر داده» به وجود آمد و امروز یکی از پیشروترین سیستمهای اوراکل در بازارهای حرفهای است.

آینده اوراکلها در بلاکچین بهگونهای رقم میخورد که نقش آنها بسیار فراتر از یک پل ساده میان دادههای بیرونی و قراردادهای هوشمند خواهد بود. با گسترش DeFi، رشد بلاکچینهای سریعتر، افزایش تعداد برنامههای غیرمتمرکز و ورود شرکتهای بزرگ به Web3، تقاضا برای دادههای دقیق، بیطرف و لحظهای هر روز بیشتر میشود. در چنین فضایی، اوراکلها باید نهتنها سریعتر و ایمنتر عمل کنند، بلکه استانداردهای جدیدی برای اعتماد، شفافیت و تمرکززدایی ایجاد کنند.
نسل آینده اوراکلها احتمالاً شامل اوراکلهای بدون واسطه (First-Party)، کاملاً غیرمتمرکز و چندزنجیرهای خواهد بود. پروژههایی مثل Chainlink، API3 و Pyth در حال ساخت معماریهایی هستند که دادهها را از منابع رسمی و معتبر مستقیماً به بلاکچین منتقل میکنند؛ این روند باعث کاهش ریسک دستکاری و افزایش دقت اطلاعات میشود.
همچنین انتظار میرود اوراکلها بهسمت پردازش پیشرفته داده حرکت کنند؛ یعنی فقط نقش انتقالدهنده نداشته باشند، بلکه بتوانند دادهها را تحلیل کنند، میانگین بگیرند، فیلتر کنند و دادههای پیچیدهتر مثل شاخصهای مالی، تحلیلهای محیطی، مدلهای هوش مصنوعی یا رفتار بازار را به قراردادهای هوشمند ارائه دهند.
یکی دیگر از جنبههای مهم آینده اوراکلها، نقش آنها در اقتصاد واقعی است. با رشد توکنسازی داراییها، بیمههای هوشمند، زنجیره تأمین دیجیتال، پرداختهای خودکار و تعامل سازمانهای سنتی با Web3، نیاز به دادههای معتبر از شرکتها، بانکها، دولتها و سرویسهای جهانی بیشتر میشود. اوراکلها بهتدریج تبدیل به زیرساختی میشوند که دنیای سنتی و دنیای غیرمتمرکز را بهصورت استاندارد و گسترده به یکدیگر متصل میکند.
در نهایت، آینده اکوسیستم Web3 بدون اوراکلهای بسیار قدرتمند، امن و هوشمند امکانپذیر نیست. هرچه کاربردهای بلاکچین واقعیتر شوند، نقش اوراکلها پررنگتر خواهد شد و میتوان گفت که آنها یکی از حیاتیترین اجزای نسل بعدی اینترنت بهشمار میروند.
اوراکلها ستون اصلی اتصال بلاکچین به دنیای واقعی هستند و بدون آنها، بسیاری از کاربردهای DeFi، بیمههای هوشمند، بازیهای بلاکچینی و قراردادهای غیرمتمرکز غیرممکن میشوند. این فناوری نه تنها دادههای لحظهای و معتبر را به شبکه منتقل میکند، بلکه باعث افزایش امنیت، شفافیت و اعتماد کاربران میشود.
با توسعه پروژههای غیرمتمرکز، افزایش نیاز به دادههای دقیق و ورود شرکتها و بازارهای سنتی به Web3، نقش اوراکلها هر روز حیاتیتر میشود. آینده اوراکلها به سمت غیرمتمرکزتر شدن، هوشمندتر شدن و توانایی پردازش دادههای پیچیده حرکت میکند و آنها را به یکی از ستونهای اصلی اکوسیستم بلاکچین تبدیل میکند.
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
1 سال پیش 3K بازدید
قیمت بیت کوین در حال سقوط است، اما نهنگها خرید خود را افزایش میدهند.
7 ماه پیش 5K بازدید
۲ میلیارد دلار بیت کوین جابهجا شد! ماجرا چیست؟
1 سال پیش 1K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
پربازدیدترین آموزشها
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام