داشتن مهارتهای لازم برای موفقیت در بازارهای مالی همواره جزو خواستههای اصلی سرمایهداران بزرگ بوده است؛ با این حال، کسب تخصصها و دانشهای خاص برای بدست آوردن این موفقیت بسیار اهمیت دارد.
یکی از کلیدیترین این تخصصها، قابلیت تجزیه و تحلیل همزمان چندین بازه زمانی متفاوت خواهد بود. از مولتی تایمفریم بهعنوان یک شیوه معاملاتی استفاده میشود که در آن تریدر چندین دوره زمانی را برای فرآیند تصمیمگیری و بهبود تحلیلهای نموداری خود به کار میگیرد.
این روش معاملاتی میتواند اهداف گوناگونی را دنبال کند، ولی به نظر میرسد که بیشتر معاملهگران از آن برای افزایش سود در بازههای زمانی کوتاهمدت بهره میبرند. در این مقاله از آموزش فارکس چراغ همراه ما باشید تا به سوال تحلیل مولتی تایم فرم چیست؟ پاسخ دهیم و به بررسی کلی استراتژی مولتی تایم فریم بپردازیم.
تحلیل چند زمانی (MTF) یک استراتژی تحلیل تکنیکال است که در آن جفت ارزها در بازههای زمانی متفاوت مورد بررسی قرار میگیرند. این امکان وجود دارد که یک جفت ارز را در تعداد زیادی از تایم فریمها بهطور همزمان تجزیه و تحلیل کرد، ولی برای انجام معاملاتی دقیقتر، توصیه میشود که این کار در سه تایم فریم متفاوت صورت پذیرد.
این شیوه به معاملهگران امکان میدهد تا دیدگاهی گستردهتر از بازار به دست آورند، روندهای احتمالی را تشخیص دهند و نقاط ورود و خروج مطلوب را مشخص کنند. مفهوم اصلی MTF بر این باور استوار است که اتفاقات رخ داده در بازههای زمانی بزرگتر، اهمیت بیشتری دارند و باید در تایم فریمهای کوچکتر به دنبال حرکتهایی باشیم که با روند بازه زمانی بزرگتر هماهنگ هستند.
به طور مثال، اگر روند نمودار روزانه صعودی باشد، در تایم فریمهای پایینتر نیز به دنبال روندهای صعودی خواهیم گشت و هر زمان که نشانههایی از شکلگیری روند صعودی در تایم فریم پایینتر مشاهده شود، زمان مناسبی برای ورود به معامله خواهد بود.
با این رویکرد، معاملهگر میتواند درک بهتری از روندهای کلی بازار داشته باشد و تصمیمگیریهای آگاهانهتری انجام دهد.
تحلیل مولتی تایم فریم یک عنصر کلیدی است که همه سرمایهگذاران و تریدرها باید به آن اهمیت زیادی دهند. این روش تحلیلی به دلایل زیر حائز اهمیت خواهد بود:
اولاً، تحلیل چند زمانی راهکار مؤثری برای شناخت و استحکام یافتن یک روند در بازار به شمار میرود. گاهی اوقات ممکن است شاهد ثبات قیمت یک دارایی در نمودار پنج دقیقهای باشیم، اما با بررسی همین دارایی در نمودار روزانه، متوجه شویم که در حقیقت در یک روند صعودی قرار دارد.
دومین دلیل این خواهد بود که میتوانید از این تکنیک برای تایید یک نمودار یا الگوی کندل استیک بهره ببرید. به عنوان مثال، اگر یک الگوی کندل دوجی در نمودار پنج دقیقهای تشکیل شده باشد، تحلیل چند زمانی به شما کمک میکند که این روند را تایید و تحکیم نمایید.
درنهایت، این رویکرد نگاهی عمیقتر به وضعیت بازار ارائه میدهد و به شما امکان میدهد تا سطوح حمایت و مقاومت را به دقت تشخیص دهید.
در استراتژی معاملاتی چند تایمفریم (MTF)، معاملهگران معمولاً سه بازه زمانی متفاوت را بر اساس نسبتهای ۱ به ۴ یا ۷ به ۱ انتخاب میکنند که عبارتند از:
در ادامه، به بررسی این بازههای زمانی میپردازیم:
این تایمفریم برای تعیین روند کلی بازار به کار میرود. به عنوان مثال، اگر تایمفریم معاملاتی شما ۱۵ دقیقهای باشد، تایمفریم بلندمدت شما باید چهار ساعته باشد و اگر تایمفریم معاملاتی شما یک ساعته است، باید از تایمفریم روزانه استفاده کنید.
این تایمفریم باید بین یک چهارم تا یک هفتم تایمفریم بلندمدت باشد. معاملهگران از این بازه برای تاییدیه گرفتن از روند بلندمدت و داشتن دیدگاه دقیقتری نسبت به روند کلی استفاده میکنند.
برای مثال، اگر تایمفریم معاملاتی شما ۱۵ دقیقهای است، تایمفریم میانمدت شما باید یک ساعته باشد و اگر تایمفریم معاملاتی شما یک ساعته بود، تایمفریم میانمدت شما چهار ساعته میشود.
این تایمفریم برای تنظیم دقیق نقاط ورود و خروج به کار میرود و همان تایمفریمی است که در آن معاملات انجام میشود. در این بازه، معاملهگران میتوانند اصلاحات خلاف روند تایمفریمهای بالاتر را تشخیص دهند و در جهت روند کلی وارد معامله شوند.
با توجه به استراتژیهای شخصی و ابزارهای تحلیلی مورد استفاده، میتوانید نسبتهای تایمفریمها را تغییر دهید، اما نسبتهای توصیف شده در بالا نمونههایی از بهینهسازی معاملات چند تایمفریم هستند.
تعیین دقیقترین بازه زمانی برای تجارت در بازار فارکس، چه برای تازهکاران و چه برای معاملهگران پیشرفته، میتواند بهشدت مؤثر باشد. یک معاملهگر باید با در نظر گرفتن موارد زیر بازه زمانی مناسب را انتخاب کند:
برای مثال، معاملهگرانی که فقط یک ساعت در روز فرصت بررسی بازار را دارند و از نمودارهای روزانه برای تحلیل استفاده میکنند، میتوانند از بازه زمانی یک روزه برای تجزیه و تحلیل عمومی و نمودار چهار ساعته برای تعیین دقیقتر نقطه ورود به معامله استفاده نمایند.
در مقابل، معاملهگرانی که زمان بیشتری را صرف بازار میکنند و توانایی پیگیری مستمر بازار را دارند، میتوانند از بازههای زمانی کوتاهتر استفاده کنند تا فرصتهای معاملاتی را به سرعت شناسایی و از آنها بهرهبرداری نمایند. در ادامه، جدول تایم فریمهای کلی برای انواع معاملهگران را مشاهده خواهید کرد:
نمودار ورود به معامله | نمودار تشخیص روند | مدت زمان معاملات | سبک معاملهگر |
---|---|---|---|
روزانه | هفتگی | بیش از یک روز | بلندمدت |
چهار ساعته | روزانه | چند ساعت تا چند روز | معاملهگر سویینگ |
یک ساعته | چهار ساعته | کمتر از یک روز | کوتاهمدت |
۱۵ دقیقه | یک ساعته | فقط چند ساعت | اسکالپر |
زمانی که فاصله زمانی معناداری بین دورهها وجود داشته باشد تا تغییرات حرکتی مشهود باشند، قاعده مشخصی برای ترکیب دورههای زمانی خاص وجود ندارد. اگر فواصل زمانی بسیار نزدیک گردند، تشخیص تفاوتها ممکن نیست و به همین دلیل، استفاده از سه دوره زمانی نزدیک به یکدیگر بیثمر است.
انتخاب فاصلههای زمانی که تنوع اطلاعاتی را پیشنهاد میدهند، اهمیت بسیاری دارد. برای مثال، مقایسه دوره زمانی یک دقیقهای با دورهای ۹۰ ثانیهای مفید نیست، چرا که تفاوت قابل توجهی بین آنها وجود ندارد!
در ادامه، نمونههایی از ترکیبات دورههای زمانی ارائه شده است که میتوانید در استراتژیهای معاملاتی خود به کار ببرید. استفاده هوشمندانه از این ترکیبات میتواند به تصمیمگیریهای دقیقتر در بازار کمک کند:
به خاطر داشته باشید که نیازی نیست همیشه از یک ترکیب زمانی استفاده کنید؛ شما میتوانید با تغییر، ترکیب و تطبیق دادن دورههای زمانی تا زمانی که استراتژی موثری پیدا کنید، آزادانه عمل کنید. این روش به شما کمک میکند تا دوره زمانی مناسب برای شخصیت، سبک و اهداف تجاری خود را دقیقاً تعیین نمایید.
یکی از خطاهای رایج در میان معاملهگران هنگام بهکارگیری تحلیل چندین بازه زمانی، آغاز تحلیل از بازههای زمانی کوتاهتر است که به این شیوه، پایین به بالا (Bottom-Up) گفته میشود. آغاز کردن تحلیل از بازههای زمانی کوچکتر میتواند دیدگاهی محدود و تکبعدی از بازار ارائه دهد.
در این شرایط، احتمال دارد که معاملهگران سیگنالهای معاملاتی را در بازههای زمانی کوتاهتر شناسایی کنند، اما از بررسی بازههای زمانی بلندتر غافل شوند یا تحلیلهای بازههای زمانی بلندتر را به گونهای تغییر دهند که با سیگنالهای بازههای زمانی کوتاهتر همخوانی نداشته باشد. این امر میتواند منجر به نادیده گرفتن سیگنالهای کلیدی در بازههای زمانی بلندتر شود.
به همین دلیل، استفاده از رویکرد بالا به پایین (Top-Down) توصیه میشود. در این روش، معاملهگر تحلیل خود را از بازههای زمانی بلندتر آغاز میکند تا دید کلیتری نسبت به روندهای بازار و حس عمومی بازار به دست آورد و از سطوح قیمتی کلیدی آگاه شود.
سپس، در بازههای زمانی کوتاهتر و با توجه به تحلیلهای بازههای زمانی بلندتر، به دنبال فرصتهای معاملاتی میگردد تا معاملهای انجام دهد.
کارشناسان و تریدرهای ماهر در بازار فارکس به خوبی میدانند که تحلیل محدود به یک بازه زمانی مشخص، دید جامع و کاملی از شرایط بازار فراهم نمیآورد. استفاده از بازههای زمانی متفاوت، اطلاعات تکمیلی بیشتر و مفیدتری را فراهم میآورد که با تلفیق این دادهها، درک عمیقتری از بازار فارکس حاصل میشود.
هر بازه زمانی به مانند یک تکه از پازلی بزرگتر است و تنها با جمعآوری تمام این تکهها و ساختن یک تصویر کلی میتوان به موفقیت دست یافت. در ادامه به بررسی مهمترین مزایای استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میپردازیم:
یکی از فواید برجسته بررسی همزمان چندین بازه زمانی، قدرت در شناسایی انواع مختلف روندها است. بازههای زمانی بزرگتر معمولاً روند کلی و بلندمدت بازار را نمایش میدهند، در حالی که بازههای کوتاهتر به خوبی تغییرات و نوسانات کوتاهمدت را بازتاب میدهند.
از طریق مقایسه این بازهها میتوان روندهای اصلی و فرعی بازار را بهدرستی تشخیص داد و تغییرات روند را نیز بهسرعت مشاهده کرد.
استفاده از چند بازه زمانی میتواند به تریدرها کمک کند تا تغییرات احتمالی در روندها را سریعتر شناسایی نمایند و از ورود به معاملاتی که در تضاد با روند اصلی بازار هستند، خودداری ورزند.
قدرت یک روند در بازههای زمانی بلندتر قویتر است و وقتی که فرد بر اساس روند بازههای زمانی بلندتر معامله میکند، حتی اگر بازار موقتاً در خلاف جهت حرکت کند، این تغییر معمولاً مدت زمان کوتاهی طول خواهد کشید و بازار به زودی دوباره در جهت روند بازههای زمانی بلندتر حرکت خواهد کرد.
یکی دیگر از فواید کلیدی بررسی چندین بازه زمانی، تأیید سیگنالهای معاملاتی است. گاهی اوقات، در یک بازه زمانی خاص سیگنالی برای ورود به بازار ظاهر میشود، اما این سیگنال توسط سایر بازهها تأیید نمیگردد.
در این حالت، بهتر است تا زمانی که سیگنال در بازههای زمانی دیگر نیز مشاهده شود، از ورود به معامله خودداری کنید؛ در نتیجه، تحلیل همزمان چندین بازه زمانی، خطاهای معاملاتی را کاهش میدهد.
با تنظیم دقیقتر نقاط ورود و خروج در بازههای زمانی کوتاهتر، معاملهگران میتوانند به طور بالقوه سود خود را افزایش دهند و ضررهای خود را کاهش دهند.
زمانی که درک کنید روند اصلی بازار به کدام سو میرود، میتوانید در زمانهای اصلاحی بازار وارد شده و در پایان روند از معامله خارج شوید که این امر به شما کمک میکند تا با استفاده از حد ضرر کوچکتر و نسبت ریسک به پاداش بالاتر، معاملات خود را انجام دهید.
یکی دیگر از مزایای مهم تحلیل چندین بازه زمانی، قابلیت شناسایی تغییرات احتمالی در روندها است. از آنجا که هر بازه زمانی دیدگاه متفاوتی را ارائه میدهد، معاملهگر میتواند با مقایسه این بازهها، تغییرات احتمالی در روند را به سرعت تشخیص دهد.
به عنوان مثال، اگر روند در بازه روزانه صعودی باشد ولی در بازه ساعتی روندی نزولی شروع شود، این ممکن است نشانهای از تغییر در روند باشد.
سطوح حمایت و مقاومت ترسیمشده در بازههای زمانی بالاتر که در بازههای زمانی کوچکتر به کار گرفته میشوند، اغلب دارای قدرت بسیاری هستند و عموماً بازار به این سطوح واکنش مثبتی نشان میدهد. علاوه بر این، مطالعه چندین بازه زمانی به شناسایی دقیقتر نقاط ورود و خروج مساعدت مینماید.
به طور کلی، استفاده از بازههای زمانی بزرگتر برای شناسایی روند و جهت کلی بازار و استفاده از بازههای زمانی کوچکتر برای تعیین دقیقتر نقاط ورود و خروج مرسوم است.
ادغام این دو بازه زمانی به تعیین نقاط ورود و خروج بهینه کمک میکند. البته، داشتن تجربه و آموزش کافی برای تفسیر درست سیگنالهای مختلف در بازههای زمانی مختلف ضروری است تا بتوان از فواید ناشی از آن بهره برد.
حال که با مزایای استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم آشنا شدیم، بهتر است به معایب آن هم اشاره کنیم. در ادامه، به بررسی معایب تحلیل مولتی تایم فریم میپردازیم:
استفاده از تحلیل چندبازهای (MTF) مستلزم داشتن تریدرهای با تجربهای است که قادر به نظارت و تحلیل همزمان چندین نمودار باشند که این فرآیند میتواند پیچیده و وقتگیر باشد. همچنین، برای تریدرهای مبتدی، این روش در ابتدا سردرگمکننده خواهد بود.
تغییر مداوم بین بازههای زمانی ممکن است معاملهگران را به انجام مکرر معاملات ترغیب کند که این میتواند به تصمیمگیری عجولانه و افزایش هزینههای معاملاتی منجر شود. در این روش، حفظ نظم و برنامهریزی دقیق برای انجام معاملات زمانی که تمام شرایط لازم برآورده شدهاند، بسیار اهمیت دارد.
در مواقعی، بازههای زمانی متفاوت ممکن است سیگنالهای مختلفی ارائه دهند و تریدرها باید قوانین مشخصی برای معامله در این شرایط ایجاد کنند.
اندیکاتورهای استفادهشده برای تحلیل ممکن است با تاخیر نسبت به حرکات قیمت عمل کنند، بهویژه در بازههای زمانی بالاتر. این تاخیر میتواند به تأخیر در دریافت سیگنالها منجر گردد و باعث شود که معاملهگران نقاط ورود یا خروج بهینه را از دست بدهند.
در ادامه به معرفی بررسی بهترین استراتژیهای تحلیل مولتی تایم فریم میپردازیم:
این مفاهیم بهعنوان یکی از رایجترین تاکتیکها در تحلیلهای بازههای زمانی بلندمدت شناخته میشوند. معاملهگران در بازههای زمانی بلند به دنبال آن هستند که آیا یک سطح مشخص برای مدت طولانی حفظ میگردد یا شکسته خواهد شد.
اهمیت بیشتری به سطوح محافظت و بریکاوت در بازههای زمانی بالاتر داده میشود و بنابراین، توصیه میگردد که این سطوح را در چارچوبهای زمانی گستردهتر جستجو کنید.
تاکتیکهای مبتنی بر سقف و کف قیمت به جای سطوح محافظت و ضدیت بلندمدت، در استراتژیهای معاملاتی چند زمانی به کار گرفته میشوند. این رویکرد کلی شباهت زیادی به استراتژی سطوح محافظت و بریکاوت دارد. معاملهگران با استفاده از روش بالا به پایین، میتوانند پارامترهای استراتژی خود مانند نسبت سود به ریسک و مدت زمان نگهداری معامله را بهبود بخشند.
چارتهای کندل استیک بهعنوان یکی از محبوبترین رویکردهای معاملاتی شناخته میشوند. استفاده از تحلیل چند زمانی میتواند به بهبود کیفیت سیگنالهای معاملاتی کمک کند.
الگوهای به دست آمده از بازههای زمانی کوتاهتر برای تدوین یک برنامه معاملاتی ایدهآل مناسب هستند، زیرا نقاط ورود دقیقی را فراهم میآورند.
در استراتژی جهش بهجای تلاش برای یافتن نقاط شکست در بازههای بلندمدت، معاملهگران میتوانند در زمانی که سطحی حفظ میشود، به دنبال پرش از سطح محافظت یا بریکاوت باشند. این رویکرد به خصوص در زمانی که سوگیری کلی بازار نزولی است، میتواند برای یافتن فرصتهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاهتر مفید باشد.
قبل از اینکه به شرح روشهای تحلیل با استفاده از روش مولتی تایم فریم در بازار فارکس بپردازیم، لازم دانستیم که بر اهمیت بررسی بازههای زمانی متفاوت تأکید کنیم.
آیا تجزیه و تحلیل تنها یک نمودار به تنهایی کافی خواهد بود؟ برای اثبات اینکه چرا باید به تحلیل در بازههای زمانی مختلف توجه کنید و برای آن زمان بگذارید، بیایید یک بازی به نام «خرید یا فروش» را انجام دهیم.
قوانین این بازی بسیار ساده است. شما به یک نمودار نگاه میکنید و باید تصمیم بگیرید که آیا باید خرید کنید یا بفروشید. نگاهی به نمودار ده دقیقهای پوند به دلار (GBPUSD) در تاریخ اول جولای ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۰۰ صبح به وقت گرینویچ بیندازید.
این نمودار به طور میانگین ۲۰۰ پیپ نوسان دارد که به نظر میرسد روند نزولی ادامه خواهد داشت. با مشاهده تشکیل شدن یک کندل دوجی در این شرایط، پیشبینی میشود که فروش گزینه بهتری باشد.
حال، ما گزینه فروش را انتخاب میکنیم. اما بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟ جفت ارز پس از نقطه سقوط قیمتها، بسته میشود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش مییابد!
بیایید به بررسی نمودار ساعتی بپردازیم تا ببینیم در آن چه تغییراتی رخ داده است. اگر شما نمودار ساعتی را دنبال میکردید، متوجه شده بودید که این جفت ارز در پایینترین نقطهی کانال رو به رشد قرار دارد و یک نمودار شمعی دوجی بر روی خط تعادل مشاهده میشود!
این یک سیگنال قطعی برای خرید است! کانال افزایشی در نمودار چهار ساعته واضحتر به نظر میرسد. اگر ابتدا به این نمودار نگاهی انداخته بودید، آیا در نمودار ده دقیقهای تصمیم به فروش میگرفتید؟ همهی نمودارها اطلاعات یکسانی را در بازههای زمانی متفاوت ارائه میدهند.
شاید اکنون شما با مفهوم استفاده از چندین بازه زمانی بهتر آشنا شده باشید. ما هرگز نتوانستهایم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میرسد، ناگهان شرایط برعکس پیش میرود. هرگز به ذهنمان خطور نمیکند که برای فهمیدن اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به بازه زمانی طولانیتری نیز نگاه کنیم.
در واقع، آموختن این نکته اهمیت دارد که با افزایش طول چهارچوب زمانی، احتمال تداوم حرکت قیمت بیشتر شده و از نوسانات ناخواسته در امان میمانیم.
معامله با استفاده از چندین بازه زمانی در مقایسه با استفاده از یک بازه، معمولاً از بروز معاملات زیانآور جلوگیری میکند و این فرصت را به شما میدهد که معاملهای را برای مدت طولانیتری ادامه دهید، چرا که میدانید در برابر این تصویر کلی کجا قرار دارید.
اکثر معاملهگران تازهکار تنها به یک بازه زمانی بسنده میکنند. آنها یک بازه زمانی مشخص را انتخاب کرده و به آن پایبند هستند، در حالی که از دیگر بازهها غافل میمانند. مشکل اینجاست که یک روند تازه پدید آمده از یک بازه زمانی دیگر میتواند به معاملهگرانی که به تصویر کلی نگاه نمیکنند، آسیب بزند.
در تحلیل با استفاده از روش چند بازهی زمانی، رعایت چند نکتهی کلیدی میتواند به معاملهگر کمک کند تا تصمیمگیریهای منطقیتری داشته باشد. نکات زیر میتوانند عملکرد معاملهگری شما را بر اساس این روش بهبود ببخشند:
در نهایت، یکی دیگر از مسائلی که معاملهگران نباید نادیده بگیرند، اهمیت دائمی آموزش خواهد بود. برخی از آنها تصور میکنند که فقط با شرکت در یک دوره آموزشی به تریدر حرفهای بازار فارکس تبدیل میشوند، اما باید آگاه باشند که آموزش باید بهطور مستمر ادامه یابد، حتی پس از سالها تجربه در معاملهگری. آموزش آنها تا زمانی که در این عرصه فعالیت دارند، باید ادامه پیدا کند.
در این مقاله سعی کردیم، به بررسی کلی تحلیل مولتی تایم فریم بپردازیم. بر اساس اطلاعاتی که در متن بیان شد، میتوان دریافت که استفاده از چندین بازهٔ زمانی متنوع در معاملات، از جمله مهمترین تواناییهایی است که یک معاملهگر حرفهای در بازار فارکس باید داشته باشد.
این استراتژی با فراهم کردن چشماندازهای گوناگون، به تحلیلگر امکان میدهد تا الگوهای متفاوت بازار را تشخیص داده و در نتیجه، در مورد نقاط ورود و خروج، تصمیمگیری دقیقتری انجام دهد. در پایان، شما را دعوت میکنیم تا نظرات خود را دربارهی استفاده از مولتی تایم فریم در فارکس، با ما به اشتراک بگذارید تا با تبادل تجربیات، در نهایت همگی بتوانیم معاملات بهینهتری را در بازار تجربه کنیم.
👈 آموزش ثبت نام گرین آپ ۲۴
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
بیت کوین در هفته انتخابات به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟ نظرات کارشناسان
12 روز پیش 801 بازدید
آینده فارکس در ایران چگونه خواهد بود؟
11 ماه پیش 5K بازدید
بیت کوین با وجود افزایش نگرانیهای جهانی در بازار، به سطح 56,000 دلار رسید!
3 ماه پیش 541 بازدید
خبر داغ دنیای کریپتو: به روزرسانی و افزایش قیمت یک میم کوین محبوب!
6 ماه پیش 3K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام