گاهی بازار ناگهان سقوط میکند؛ اما کمی بعد حرکتی صعودی و موقتی رخ میدهد که معاملهگران را به اشتباه میاندازد؛ جایی که بسیاری تصور میکنند روند برگشته؛ اما در واقع تنها یک تله بوده است. این همان جاییست که الگوی جهش گربه مرده وارد بازی میشود؛ الگویی که برخلاف ظاهرش، نشانهای از تداوم ضعف در روند است.
معاملهگرانی که این الگو را میشناسند، میتوانند از یک صعود فریبنده برای ورود به معاملات هوشمندانه استفاده کنند. اگر به دنبال سیگنالهایی قدرتمند در دل بینظمیهای بازار هستید، شناخت الگوی Dead Cat Bounce میتواند تفاوت میان سود و ضرر باشد. در ادامه این مقاله از آموزش فارکس چراغ، دقیق و کاربردی با این ساختار کمترشناختهشده این الگو آشنا میشوید.
الگوی جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) یک ساختار قیمتی نسبتاً کمتر شناختهشده اما کاربردی در تحلیل تکنیکال است که ماهیتی برگشتی دارد و معمولاً پس از یک روند نزولی پرقدرت ظاهر میشود. در ظاهر، قیمت پس از یک ریزش شدید، جهشی کوتاه و رو به بالا تجربه میکند که ممکن است در نگاه اول بهعنوان شروع یک روند صعودی جدید به نظر برسد؛ اما در واقع، این فقط یک واکنش موقتی و فریبنده است؛ چرا که پس از این جهش، روند نزولی اصلی با قدرت بیشتری ادامه پیدا میکند.
این الگو معمولاً زمانی شکل میگیرد که بازار دچار فروش افراطی شده و پس از یک سقوط قابلتوجه، عدهای از معاملهگران (بهویژه مبتدیان) تصور میکنند قیمت به کف رسیده و فرصت خرید ایجاد شده است. همین خریدهای هیجانی منجر به یک صعود موقت میشود؛ اما چون پشتوانه قویای ندارد، بهزودی قدرت خود را از دست میدهد و بازار دوباره به مسیر نزولی برمیگردد.
نکته مهم درباره این الگو، قدرت آن در فریب ذهن معاملهگران است. بسیاری به محض دیدن کندلهای سبز یا برگشتهای کوتاهمدت، به بازگشت روند امیدوار میشوند؛ درحالیکه معاملهگران حرفهای دقیقاً در همان نقطه دنبال فرصت فروش هستند.
در مجموع، الگوی جهش گربه مرده زمانی معنا پیدا میکند که:
شناخت این الگو به شما کمک میکند از ورود زودهنگام به معاملات خرید جلوگیری کرده و در عوض، آماده شکار فرصتهای فروش در نقطهای باشید که دیگران آن را صعود تلقی میکنند.
تشخیص صحیح الگوی جهش گربه مرده نیازمند توجه دقیق به ویژگیهای رفتاری و بصری قیمت خواهد بود. این الگو برخلاف ظاهر فریبندهاش، نشانهای از ادامهی ضعف در بازار بوده و با چند مشخصهی کلیدی قابل شناسایی است:
در ابتدای شکلگیری این الگو، بازار یک حرکت نزولی بسیار شدید و سریع را تجربه میکند. قیمت بدون آنکه فرصت اصلاح قابلتوجهی داشته باشد، کندلهای قرمز پیاپی و بزرگ میسازد که نشانهای از تسلط کامل فروشندگان بر بازار است. این نوع ریزش معمولاً با حجم بالا و احساسات منفی شدید در بین معاملهگران همراه میشود. در چنین شرایطی، برخی از معاملهگران حرفهای منتظر وقوع یک جهش موقت برای ورود به معاملات فروش باقی میمانند.
پس از ریزش سنگین اولیه، قیمت با یک حرکت ناگهانی و صعودی روبهرو میشود که در نگاه اول ممکن است بازگشت روند به نظر برسد؛ اما این جهش معمولاً بسیار سطحی و محدود است. اغلب نمیتواند حتی ۳۰ تا ۴۰ درصد از حرکت نزولی قبلی را جبران کند.
این رشد موقتی بدون حجم معاملات قابلتوجه و بدون سیگنالهای تأییدکننده رخ میدهد. در واقع، این ناحیه همان نقطهای است که بسیاری از معاملهگران ناآگاه به دام میافتند و وارد معاملات خرید میشوند، در حالی که معاملهگران باتجربه این واکنش را به چشم فرصتی برای ورود مجدد به پوزیشن فروش نگاه میکنند.
در الگوهای برگشتی واقعی، معمولاً بازار بعد از ریزش، وارد مرحلهای از تثبیت یا ساختار کفسازی میشود؛ اما در الگوی جهش گربه مرده، هیچ نشانهای از توقف روند یا ساختار منظم حمایتی دیده نمیشود. قیمت بلافاصله پس از جهش کوتاهمدت، دوباره دچار ضعف میشود و بهسرعت رو به پایین بازمیگردد. این ویژگی باعث میشود که معاملهگر نتواند به جهش قبلی اعتماد کند، زیرا فاقد هرگونه پشتوانه تکنیکال یا روانی برای تغییر جهت بازار است.
پس از عبور از مرحلهی جهش موقت، بازار بهسرعت وارد فاز نزولی جدیدی میشود. این حرکت دوم معمولاً با شکست کف قبلی همراه است و حتی میتواند شدیدتر از ریزش اولیه باشد. بسیاری از معاملهگران که در جهش کوتاه خرید کرده بودند، در این مرحله با ضرر مواجه میشوند و همین فشار فروش جدید، ریزش قیمت را تشدید میکند؛بنابراین یکی از مهمترین ویژگیهای الگوی جهش گربه مرده، تلهای بودن آن برای خریداران و فراهم کردن فرصت طلایی برای ورود فروشندگان حرفهای است.
این الگو بیشتر در تایمفریمهای میانمدت مانند ۱ ساعته، ۴ ساعته یا روزانه قابلاعتماد است. در تایمفریمهای بسیار پایینتر (مثل ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه) شاید نوسانات کاذب، تحلیل را با خطا همراه کند؛ همچنین در بازارهایی با نقدینگی بالا مانند ارزهای دیجیتال یا سهام پرمعامله، الگوی جهش گربه مرده ساختار شفافتری پیدا میکند و قابلاتکاتر خواهد بود.
الگوی جهش گربه مرده بیش از آنکه یک الگوی صرفاً تکنیکالی باشد، تجلی یک نبرد روانی میان خریداران و فروشندگان است؛ جایی که احساسات انسانی، از ترس گرفته تا طمع و امید کاذب، قیمت را به سمت یک فریب ساختاریافته هدایت میکنند. در ابتدای شکلگیری الگو، بازار دچار یک سقوط ناگهانی و سنگین میشود. این ریزش شدید، احساس ترس و بیاعتمادی شدیدی را در میان معاملهگران ایجاد میکند.
بسیاری از موقعیتهای خرید قبلی بسته میشوند و دستهای از معاملهگران با ضرر از بازار خارج میشوند. در همین حین، فروشندگان کنترل کامل را به دست میگیرند؛ اما درست زمانی که فضای کلی بازار منفی و پراضطراب است، قیمت بهصورت ناگهانی یک جهش رو به بالا انجام میدهد؛ حرکتی که اغلب از جنس «امید» است نه «واقعیت».
اینجاست که روانشناسی بازار وارد فاز دوم میشود. معاملهگرانی که از سقوط قبلی جا ماندهاند یا زودتر از موعد از معامله فروش خارج شدهاند، این رشد موقت را نشانهای از برگشت روند تلقی میکنند. از طرفی، سرمایهگذارانی که همیشه دنبال «خرید در کف» هستند، بدون بررسی دقیق ساختار قیمت، وارد پوزیشنهای خرید میشوند.
بازار بهظاهر جان گرفته و کندلهای سبز پیاپی، هیجان برگشت را در میان عموم تقویت میکند؛ اما در واقعیت، این رشد صرفاً حاصل از فشار فروش تخلیهشده و توقف موقت فروشندگان است، نه بازگشت تقاضای واقعی. در این لحظه، معاملهگران حرفهای دقیقاً میدانند که بازار هنوز آماده صعود نیست و این واکنش صرفاً یک جهش کوتاهمدت است؛ بنابراین، با نزدیک شدن قیمت به سطوح مقاومتی یا نواحی روانی خاص، فروش مجدد آغاز میشود.
همین ورود دوبارهی فشار فروش در حالی اتفاق میافتد که خریدارانِ امیدوار هنوز در بازار هستند؛ به همین دلیل، بازگشت نزولی دوم، با شدت بیشتری همراه میشود؛ چرا که اینبار نهتنها فروشندگان حرفهای در بازار فعالاند، بلکه خریدارانی که بهتازگی وارد شدهاند نیز مجبور به خروج از معاملات میشوند و با بستن پوزیشنهای خود، موج دوم ریزش را تقویت میکنند.
در نهایت، الگوی جهش گربه مرده نشاندهنده یک تلهی روانی است؛ جایی که بازار، آگاهانه یا ناآگاهانه، حرکتی برخلاف روند غالب انجام میدهد تا معاملهگران بیتجربه را جذب کند و سپس با ادامهی مسیر اصلی (نزولی)، آنها را از بازار بیرون براند. شناخت این منطق روانی، به معاملهگر کمک میکند تا در دام واکنشهای احساسی نیفتد و تصمیمات خود را بر پایه ساختار واقعی بازار اتخاذ کند.
تشخیص الگوی جهش گربه مرده نیاز به دقت، تجربه و شناخت کامل رفتار قیمت دارد. این الگو همیشه بهصورت واضح و از پیشنوشتهشده ظاهر نمیشود؛ اما با دنبال کردن چند مرحله مشخص میتوان آن را با دقت قابلقبولی شناسایی کرد. در ادامه، نحوه تشخیص الگوی جهش گربه مرده را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم:
اولین قدم برای شناسایی این الگو، مشاهده یک حرکت نزولی پرشتاب در نمودار است. قیمت معمولاً طی چند کندل متوالی، بدون اصلاح یا توقف، ریزش میکند. این کاهش باید واضح و شدید باشد و نشان دهد که بازار در وضعیت فشار فروش قرار دارد. کندلها در این فاز معمولاً بزرگ، با بدنههای پررنگ و سایههای کوتاه هستند که حاکی از تسلط کامل فروشندگان است. شناسایی این فاز اهمیت زیادی دارد، چرا که بدون وجود یک سقوط شدید، نمیتوان انتظار شکلگیری جهش گربه مرده را داشت.
پس از ریزش اولیه، باید منتظر یک بازگشت ناگهانی و رو به بالا باشید. این جهش معمولاً کوتاهمدت و فاقد عمق است. بهطور معمول، قیمت نمیتواند بیش از ۳۸ تا ۵۰ درصد موج نزولی قبلی را اصلاح کند. این برگشت، بیشتر بهعنوان یک واکنش تکنیکال یا تخلیهی موقتی فروش در نظر گرفته میشود. از نظر ساختار کندلی، این بخش میتواند شامل چند کندل صعودی کوچک با حجم کم باشد که بیشتر از هرچیز، ماهیت فریبنده دارد تا صعود واقعی.
یکی از نشانههای کلیدی این الگو، نبود هرگونه فاز تثبیت یا شکلگیری کف مشخص در چارت است. برخلاف الگوهای برگشتی معتبر که معمولاً با تشکیل کف دوقلو، کنج نزولی یا فاز تجمیعی همراه هستند، در اینجا قیمت بدون هیچ توقف معنیداری، پس از جهش، بهسرعت رو به پایین بازمیگردد. نبود ثبات در رفتار قیمت نشانهای از ضعف تقاضا و عدم تمایل بازار به ادامهی رشد است؛ بنابراین اگر دیدید قیمت پس از جهش، بدون هیچ ساختاری مجدداً تضعیف میشود، احتمال تشکیل این الگو افزایش مییابد.
مرحلهی نهایی برای تشخیص کامل این الگو، مشاهدهی بازگشت نزولی با حجم بالا و شکست واضح کف قبلی است. در این مرحله، خریداران فریبخورده شروع به بستن معاملات خود میکنند و فروشندگان حرفهای نیز با اطمینان بیشتری وارد بازار میشوند. شکست کف قبلی معمولاً بهصورت قدرتمند اتفاق میافتد و میتواند با یک کندل بزرگ و قاطع همراه باشد. این ناحیه بهترین نقطه برای تأیید نهایی الگو و بررسی فرصت ورود به معامله فروش است.
شناخت الگو کافی نیست؛ آنچه اهمیت بیشتری دارد، توانایی تبدیل آن به یک ستاپ معاملاتی قابل اجرا و کمریسک است. الگوی جهش گربه مرده میتواند موقعیت مناسبی برای ورود به معاملات فروش باشد، به شرط آنکه با دقت تحلیل شود و ورود، حد ضرر و حد سود بهدرستی تعیین شود. در ادامه مراحل معامله با این الگو را قدمبهقدم بررسی میکنیم:
ورود عجولانه به معامله تنها بر اساس جهش قیمت اشتباه است. برای ورود هوشمندانه، باید منتظر بمانید تا بازگشت صعودی به پایان برسد و نشانههای ضعف دوباره در قیمت دیده شود. این نشانه میتواند بهصورت کندلهای دوجی، کندل پوشای نزولی (Bearish Engulfing) یا کاهش تدریجی حجم معاملات صعودی ظاهر شود. هر زمان متوجه شدید که حرکت صعودی متوقف شده و قیمت برای حرکت مجدد نزولی آماده است، میتوانید وارد مرحله تحلیل ورود شوید.
بهترین نقطه برای ورود به معامله فروش، جایی است که قیمت کف قبلی (پایینترین نقطهی موج اول نزولی) را تهدید میکند یا میشکند. این شکست معمولاً با شتاب و حجم بالا اتفاق میافتد و تأییدی برای ادامهی روند نزولی است. برخی معاملهگران محافظهکار ترجیح میدهند پس از شکست کف، منتظر پولبک بمانند و سپس وارد شوند؛ درحالیکه معاملهگران تهاجمی بلافاصله با تأیید کندلی قوی، پوزیشن فروش باز میکنند.
برای کنترل ریسک، حد ضرر باید با دقت انتخاب شود. بهترین محل برای قرار دادن حد ضرر، دقیقاً بالای ناحیهی جهش یا سقف موقتی ایجادشده پس از ریزش اولیه است. این ناحیه معمولاً آخرین مقاومت قبل از شروع حرکت نزولی جدید است. با قرار دادن استاپ در این موقعیت، اطمینان حاصل میکنید که در صورت شکست تحلیل، ضرر شما محدود باقی میماند.
حد سود در این الگو معمولاً میتواند با استفاده از سطوح حمایت، ابزار فیبوناچی، یا نسبت ریسک به ریوارد مشخص شود. در اکثر مواقع، نسبت سود به ضرر حداقل ۱.۵:۱ یا حتی ۲:۱ قابل دستیابی است. اگر حمایت مشخصی در پایین نمودار دارید، آن را بهعنوان اولین تارگت در نظر بگیرید و سپس با تثبیت ریزش، امکان ادامهی معامله با مدیریت پوزیشن را بررسی کنید.
الگوی جهش گربه مرده با وجود اینکه کمتر شناخته شده و گاهی فریبنده است، مزایای قابل توجهی دارد که باعث میشود معاملهگران حرفهای به آن توجه ویژهای داشته باشند. شناخت این مزایا به شما کمک میکند این الگو را در موقعیتهای مناسب بهدرستی به کار بگیرید و سودآوری خود را افزایش دهید. در ادامه به بررسی مزایای الگوی جهش گربه مرده میپردازیم:
در بازاری که اغلب با هیجان خرید همراه است یکی از بزرگترین مزایای این الگو، توانایی آن در نشان دادن نقاطی است که بازار بهصورت موقت و فریبنده صعود میکند اما روند اصلی نزولی باقی میماند. این موضوع به معاملهگران حرفهای کمک میکند تا برخلاف جمعیت وارد معامله فروش شوند و از ضررهای احتمالی ناشی از ورود زودهنگام به خرید جلوگیری کنند.
الگوی جهش گربه مرده معمولاً یک ساختار واضح و محدوده مشخصی برای حد ضرر ارائه میدهد. این باعث میشود معاملهگر بتواند با اطمینان بیشتر و ریسک کنترلشده وارد پوزیشن فروش شود. داشتن یک محدوده دقیق برای حد ضرر، کلید موفقیت در مدیریت سرمایه است.
این الگو تنها محدود به یک بازار خاص نیست و در سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال و حتی کالاها قابل استفاده است. همچنین در تایمفریمهای میانمدت و بلندمدت عملکرد بهتری دارد که به معاملهگران امکان میدهد بسته به سبک معاملاتی خود از آن بهره ببرند.
از آنجایی که این الگو یک بازگشت موقت و فریبنده را نشان میدهد، معاملهگران را نسبت به خطرات ورود زودهنگام به خرید هوشیار میکند. این هشدار ضمن جلوگیری از زیانهای احتمالی، باعث میشود تریدرها با صبر و دقت بیشتر رفتار بازار را تحلیل کنند.
با وجود مزایای قابل توجهی که الگوی جهش گربه مرده دارد، نمیتوان از چالشها و محدودیتهای آن چشمپوشی کرد. شناخت این معایب به معاملهگران کمک میکند تا در استفاده از این الگو احتیاط بیشتری به خرج دهند و ریسکهای احتمالی را مدیریت کنند. در ادامه به بررسی معایب استفاده از الگوی جهش گربه مرده میپردازیم:
یکی از بزرگترین معایب این الگو، دشواری در تشخیص دقیق آن است. بسیاری از جهشهای موقت در روند نزولی ممکن است شبیه این الگو به نظر برسند اما در واقع ساختار متفاوتی دارند. این موضوع مخصوصاً برای معاملهگران تازهکار باعث میشود تصمیمات نادرست و ورودهای زودهنگام یا دیرهنگام به معامله گرفته شود.
ذات فریبنده الگوی جهش گربه مرده میتواند باعث شود بسیاری از معاملهگران تصور کنند روند نزولی به پایان رسیده و روند صعودی آغاز شده است. این اشتباه میتواند منجر به باز کردن پوزیشن خرید در نقطهای شود که قیمت قرار است مجدداً سقوط کند و ضررهای قابل توجهی ایجاد کند.
این الگو به خودی خود سیگنال کامل و کافی برای ورود به معامله نیست. برای کاهش ریسک و افزایش دقت، معاملهگران باید حتماً از ابزارهای تکمیلی مانند اندیکاتورها، حجم معاملات و سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. در غیر این صورت، احتمال سیگنالهای غلط و ضرر افزایش مییابد.
در تایمفریمهای بسیار پایین مثل ۱ دقیقه یا ۵ دقیقه، نوسانات کوچک و کاذب میتوانند شناسایی الگو را دشوار کنند و باعث اشتباه شوند. بنابراین این الگو بیشتر برای تایمفریمهای میانمدت و بلندمدت کاربرد دارد و در بازارهای پرنوسان کوتاهمدت قابل اعتماد نیست.
اگر شرایط کلی بازار یا خبرهای بنیادی مهم باعث تغییر جهت روند شده باشند، الگوی جهش گربه مرده ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد. در این مواقع، صرفاً تکیه بر این الگو بدون در نظر گرفتن فاکتورهای کلان میتواند منجر به ضرر شود.
وقتی یک کندل سبز صعودی ناگهانی ظاهر میشود، بسیاری از معاملهگران تازهکار این سیگنال را بهاشتباه نشانه پایان روند نزولی میدانند؛ اما واقعیت این است که این افزایش قیمت کوتاهمدت و مصنوعی، صرفاً نتیجه ورود تعداد محدودی سفارش خرید است که به سرعت تمام میشود. به محض تمام شدن این سفارشها، فروشندگان قوی دوباره بازار را در دست میگیرند و قیمت با شتاب بیشتری سقوط میکند. در این لحظات، کندلهای قرمز قدرتمند ظاهر میشوند و آنهایی که بدون تحلیل دقیق وارد شدهاند، با ضررهای سنگینی روبرو خواهند شد.
پیشبینی زمان دقیق این الگو چالش بزرگی است و تحلیلگران باید با دقت حجم معاملات و قدرت طرفین بازار را بررسی کنند تا بتوانند تشخیص دهند که آیا این صعود پایدار است یا فقط یک جهش گذرا. در لحظاتی که هیجان به اوج میرسد و خریداران موقتاً کنترل بازار را به دست میآورند، احتمال وقوع این تله افزایش مییابد. در چنین شرایطی، معاملهگران حرفهای ترجیح میدهند دست نگه دارند و منتظر تثبیت کامل بازار باشند تا از خطر گرفتار شدن در این فریب اجتناب کنند.
حتی اگر ساختار الگو را بهخوبی بشناسید، باز هم بدون رعایت یکسری نکات مهم، ممکن است درگیر تلهی بازار شوید. الگوی جهش گربه مرده به دلیل ظاهر فریبندهای که دارد، نیازمند دقت بالا در اجرا و تصمیمگیری است. در ادامه، مهمترین نکاتی را که باید هنگام استفاده از این الگو در نظر داشته باشید بررسی میکنیم:
بزرگترین اشتباهی که معاملهگران مرتکب میشوند، ورود به معامله قبل از تکمیل شدن ساختار الگوست. صرف دیدن یک جهش بعد از ریزش کافی نیست. باید صبر کنید تا نشانههای ضعف در حرکت صعودی ظاهر شود و ترجیحاً، قیمت در آستانهی شکست مجدد کف قرار گیرد. ورود زودتر از موعد، معمولاً باعث فعال شدن زودهنگام حد ضرر میشود.
حجم، یکی از فاکتورهای مهم در تأیید قدرت حرکتهاست. معمولاً در جهش صعودی (مرحله فریب)، حجم معاملات پایینتر از حجم مرحله ریزش است. در مقابل، اگر پس از پایان جهش، بازگشت نزولی همراه با افزایش حجم رخ دهد، میتواند نشانهای معتبر برای ادامهی روند نزولی باشد. نادیده گرفتن حجم، یعنی چشمپوشی از مهمترین فاکتور درک رفتار بازار.
اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD یا میانگین متحرک میتوانند بهعنوان فیلتر عمل کنند و احتمال موفقیت شما را بالا ببرند؛ برای مثال، اگر RSI پس از جهش وارد ناحیهی اشباع خرید شود و سپس نزول کند، تأییدی برای ضعف در روند صعودی خواهد بود؛ همچنین، واگرایی منفی در MACD یا تقاطعهای میانگین متحرک میتواند اعتبار الگو را تقویت کند.
الگوی جهش گربه مرده شباهت زیادی به برخی حرکات اصلاحی یا برگشتهای واقعی دارد. اگر ساختار کلی بازار صعودی است یا خبر مهمی منتشر شده که میتواند جهت بازار را تغییر دهد، باید بیشتر احتیاط کنید. همیشه به زمینهی کلی نمودار توجه داشته باشید و الگو را در چارچوب ساختار بزرگتر تحلیل کنید.
حتی اگر تمام شرایط الگو برقرار باشد، باز هم نمیتوان با قطعیت از موفقیت معامله مطمئن بود. تعیین حد ضرر، رعایت نسبت ریسک به ریوارد منطقی، و ورود با حجم مناسب از ارکان اصلی هر معاملهی حرفهای هستند. این الگو نیز مانند هر الگوی دیگری، در کنار سودآوری، ریسک خاص خود را دارد.
الگوی جهش گربه مرده یکی از آن تلههای قدرتمند بازار است که بسیاری از معاملهگران، به ویژه تازهکارها، را به اشتباه میاندازد؛ اما با شناخت دقیق ساختار، ویژگیها و روانشناسی پشت این الگو، میتوان از ورود زودهنگام به معاملات اشتباه جلوگیری کرد و فرصتهای طلایی فروش را شکار کرد.
کلید موفقیت در معامله با این الگو، صبر، تحلیل دقیق حجم و استفاده از ابزارهای مکمل است تا بتوانید بین هیجان لحظهای بازار و روند واقعی تمایز قائل شوید. به یاد داشته باشید، بازار همیشه به دنبال فریب نیست؛ اما در لحظاتی که جهشهای موقتی رخ میدهد، هوشیاری و صبر بهترین سرمایههای شما خواهند بود.
در پایان، شما را دعوت میکنیم تا نظرات خود را دربارهی الگوی Dead Cat Bounce در فارکس ، با ما به اشتراک بگذارید تا با تبادل تجربیات، در نهایت همگی بتوانیم معاملات بهینهتری را در بازار تجربه کنیم.
👈 با مبدل زمان بازار فارکس، دقیقترین زمان ورود به معامله را انتخاب کن!
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
بیتکوین در انتظار تایید ETF از مرز 45000 دلار گذشت! آیا صعود ادامه دارد؟
1 سال پیش 2K بازدید
جیم سایمونز که بود و چگونه ثروتمندترین مرد جهان شد؟
1 سال پیش 4K بازدید
سهام آسیا نوسانی شد و طلا به رکورد بالای ۲۱۰۰ دلار رسید!
1 سال پیش 1K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام