اگر جایی دیدید یا شنیدید که با یک سرمایهگذاری کوتاهمدت، میتوانید سودهای نجومی، تضمینی و بدون ریسک دریافت کنید (مثلاً ماهی بیش از ۱۵ درصد)، باید آژیر خطر در ذهنتان به صدا دربیاید! این دقیقاً همان ترفند قدیمی اما شایعی است که با نام طرح پانزی یا کلاهبرداری پانزی (Ponzi Scheme) شناخته میشود؛ روشی که میتواند سرمایهای را که سالها برایش زحمت کشیدهاید، در چند ماه ببلعد!
کلاهبرداران پانزی استاد تغییر چهرهاند؛ گاهی خود را بهعنوان یک فرصت سرمایهگذاری پرسود معرفی میکنند، گاهی در قالب پروژههای ارز دیجیتال ظاهر میشوند، و گاهی هم شکل یک طرح هرمی کلاسیک را به خود میگیرند. اما همهشان در یک چیز مشترکاند: وعدهی پرداخت سود غیرمنطقی با استفاده از پول سرمایهگذاران جدید.
خبر خوب اینجاست که با کمی آگاهی میتوانید قبل از گرفتارشدن، این کلاهبرداری مالی را شناسایی کنید. در این مقاله از آموزش کریپتو چراغ، به زبان ساده خواهیم گفت طرح پانزی چیست؟ چطور کار میکند؟ چه تفاوتی با شرکت های هرمی دارد و چطور میتوانید قبل از آنکه سرمایهتان بر باد رود، آن را کشف کنید.
طرح پانزی (Ponzi Scheme) یک نوع کلاهبرداری مالی است که با وعده «سود بالا و بدون ریسک» سرمایهگذاران را جذب میکند. اما پشت پرده این طرح، هیچ سرمایهگذاری مشروع یا فعالیت اقتصادی واقعی وجود ندارد. در واقع، برگزارکنندگان طرح پانزی پول سرمایهگذاران جدید را میگیرند و به جای سود حاصل از یک کسبوکار واقعی، آن را بهعنوان «سود» به سرمایهگذاران قبلی پرداخت میکنند.
این چرخه فریبنده فقط تا زمانی ادامه دارد که پول و سرمایه جدید وارد شود. به محض این که جذب سرمایهگذاران تازه متوقف شود یا عده زیادی بخواهند همزمان پول خود را برداشت کنند، طرح فرو میپاشد و اکثر شرکتکنندگان (بهخصوص سرمایهگذاران جدید) بخش یا تمام سرمایه خود را از دست میدهند.
نام این روش از چارلز پانزی گرفته شده؛ فردی که در دهه ۱۹۲۰ با وعده سودهای کلان از طریق معامله «کوپنهای پستی»، هزاران نفر را فریب داد و به یکی از معروفترین کلاهبرداران تاریخ تبدیل شد.
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم، نام طرح پانزی (Ponzi Scheme) از مردی به نام چارلز پانزی گرفته شده است؛ مهاجر ایتالیایی جاهطلبی که در اوایل قرن بیستم توانست یکی از جنجالیترین و پرسر و صداترین کلاهبرداریهای مالی تاریخ آمریکا را رقم بزند.
البته فریب با این شیوه، خیلی قبلتر از پانزی هم وجود داشت. ردپای مدلهای مشابه طرح پانزی را میتوان در آمریکا در اواخر قرن نوزدهم یافت؛ حتی چارلز دیکنز، نویسنده مشهور انگلیسی، در آثار خود شخصیتها و ماجراهایی خلق کرده بود که همین ترفند را به تصویر میکشیدند.
سال ۱۹۱۹، چارلز پانزی شرکت Securities Exchange Company را تاسیس کرد. او با اعتمادبهنفس و زبانی آمیخته به وعدههای طلایی، به مردم گفت:
”در ۴۵ روز سرمایهتان را ۵۰٪ و در ۹۰ روز آن را ۱۰۰٪ بیشتر میکنم. “
دلیل استقبال شورانگیز مردم این بود که پانزی پیشتر طرحی درباره خرید و فروش کوپنهای پستی اجرا کرده بود که به ظاهر سودآور میآمد. همین سابقه، وعدهاش را معتبر جلوه میداد. اما واقعیت این بود که پانزی پول سرمایهگذاران تازهوارد را بهعنوان سود به افراد قبلی پرداخت میکرد. هیچ تجارت واقعی و پایداری در کار نبود.
در کمتر از ۸ ماه اول سال ۱۹۲۰، پانزی توانست بیش از ۱۵ میلیون دلار جمعآوری کند (ارزش امروزی: حدود ۲۲۰ میلیون دلار). این موفقیت ظاهری او را به تیتر اول روزنامهها، بهویژه بوستون پست، تبدیل کرد. اما همین شهرت، آغاز پایانش بود.
تحقیقات روزنامهها و مقامات آغاز شد. شایعات قوت گرفت و اعتماد سرمایهگذاران تازهوارد فرو ریخت. جریان پول قطع شد و سیستم همانطور که ماهیتش بود، مثل دومینویی فروپاشید. پانزی توان پرداخت سودهای وعده دادهشده را نداشت و خیلی زود به جرم کلاهبرداری به ۳.۵ سال زندان فدرال محکوم شد.
پس از آزادی، دوباره به خاطر اتهامات دولتی محاکمه شد و باز به زندان فرستاده شد. در سال ۱۹۳۴ دوباره آزاد شد، اما دیگر هرگز نتوانست به روزهای طلایی فریبش بازگردد. پانزی در نهایت به ایتالیا بازگشت و سال ۱۹۴۹ در بیمارستانی در برزیل، بیپول و گمنام، جان باخت.
این نوع کلاهبرداری فقط مختص ارزهای دیجیتال نیست و ممکن است در پوشش سرمایهگذاری در املاک، طلا یا هر بازار پرسودی اجرا شود. آگاهی از علائم هشداردهنده، بررسی پیشینه پروژهها و بیاعتماد بودن به وعدههای سود نجومی و بدون ریسک، بهترین روش برای جلوگیری از گرفتار شدن در چنین تلههای مالی است.
تمام طرحهای پانزی، هرچقدر هم ظاهرشان متفاوت باشد، در اصل یک چرخه تکراری را دنبال میکنند. این چرخه معمولاً چهار مرحله دارد:
کلاهبرداران با تبلیغات پرزرقوبرق در اینترنت، شبکههای اجتماعی یا حتی حضوری، چند نفر را جذب میکنند تا با سرمایهای اندک وارد شوند. گاهی هم سیستم را شبیه یک شبکه بازاریابی معرفی میکنند: اگر عضو جدید بیاوری، سود بیشتری میگیری.
در روزها یا ماههای اول، سودها بهموقع واریز میشوند تا همه باور کنند طرح واقعی است. این پول از جیب سرمایهگذاران جدید یا از سرمایه اولیه کلاهبردار پرداخت میشود — نه از یک کسبوکار واقعی.
اعتماد که شکل گرفت، سرمایهگذاران قدیمی پول بیشتری میآورند و دیگران (از دوستان گرفته تا اعضای خانواده) را هم به سرمایهگذاری ترغیب میکنند. اینجاست که بعضیها حتی وام میگیرند، ماشین یا خانه میفروشند، یا پسانداز عمرشان را وارد طرح میکنند.
این مراحل بارها تکرار میشوند تا زمانی که ورود سرمایهگذاران جدید متوقف میشود یا مبلغ عظیمی جمع میشود. در این لحظه، گرداننده طرح پولها را برمیدارد و ناپدید میشود، بیآنکه بیشتر قربانیان حتی بتوانند او را پیدا کنند.
طرح پانزی تا زمانی زنده میماند که ورود سرمایهگذاران جدید ادامه داشته باشد یا گرداننده طرح به اندازه دلخواهش پول جمع کرده باشد. با توجه به رشد تصاعدی نیاز به سرمایهگذار، بیشتر این طرحها عمر کوتاهی دارند و معمولاً کمتر از دو سال دوام میآورند. برای نمونه، ماجرای معروف چارلز پانزی کمی بیش از یک سال ادامه داشت. با این حال، بعضی طرحها با تغییر مداوم شیوهها، وعدهها و پلنهای سرمایهگذاری و البته مهارت در نگه داشتن اعتماد قربانیان، توانستهاند حتی تا یک دهه به جذب پول ادامه دهند. اما پایان همه آنها یکسان است: سقوط کامل و نابودی سرمایه مردم.
طرحهای پانزی در ظاهر میتوانند شبیه یک فرصت سرمایهگذاری معتبر باشند، اما در واقعیت هیچ فعالیت اقتصادی واقعی پشت آنها نیست. شناخت علائم هشداردهنده، سادهترین راه برای جلوگیری از افتادن در این دام مالی است. در ادامه، مهمترین نشانههای یک طرح پانزی را مرحله به مرحله بررسی میکنیم:
هر جا دیدید که پروژهای وعده سودی میدهد بالاتر از عرف بازار و بدون ریسک، باید چراغ خطر ذهنی شما روشن شود. برای مثال وعده وعیدهای پوچی مثل ماهی بیش از ۱۰٪ سود قطعی، یا دو برابر شدن سرمایه در چند ماه. به خاطر داشته باشید که بازار مالی بدون ریسک وجود ندارد و تضمین سود بالا معمولاً نشانه فریب است.
کلاهبرداران پانزی معمولاً یا توضیح نمیدهند پول شما کجا سرمایهگذاری میشود، یا توضیحاتشان کلی و مبهم است. برخی ادعا میکنند در بازارهای جهانی، ارز دیجیتال یا استخراج (ماینینگ) سرمایهگذاری میکنند، اما هیچ سند قابلتاییدی برای این کار ارائه نمیدهند.
هیچ محصول، خدمت یا فعالیت واقعی وجود ندارد که سود را تولید کند. در حقیقت، سود سرمایهگذاران قدیمی از پول سرمایهگذاران جدید پرداخت میشود، نه از سود یک تجارت واقعی.
به شما گفته میشود فرصت محدود است، تعداد جایگاهها کم است، یا اگر زودتر پول بیاورید سود بیشتری خواهید گرفت. این عجلهدادن باعث میشود شما وقت کافی برای تحقیق و بررسی نداشته باشید.
پایه و اساس طرح پانزی، جریان دائمی پول تازه است. به همین دلیل، ممکن است برای جذب عضو جدید پورسانت یا جایزه در نظر بگیرند. اگر مدام از شما میخواهند افراد بیشتری معرفی کنید، باید مشکوک شوید.
این افراد معمولاً مجوز قانونی، سابقه معتبر مالی یا رزومه قابل بررسی ندارند. مدارکی که ارائه میشود یا ساختگی است، یا از مراجع ناشناس و بیاعتبار صادر شده. به عنوان مثال، در حوزه ارز دیجیتال، بررسی وایتپیپر (White Paper) میتواند جعلی بودن پروژه را آشکار کند.
در اغلب موارد، اطلاعات شفاف و دقیقی درباره تیم یا مدیران پیدا نمیکنید. اگر هم اسمی گفته شود، معمولاً مستعار یا غیرواقعی است.
آدرسهای جعلی، دفترهای موقت یا شماره تلفنهای غیرقابل دسترس از نشانههای واضح پانزی هستند.
در طرحهای معتبر، سرمایهگذار هر زمان بخواهد میتواند سرمایهاش را نقد کند. اما در پانزی، درخواست برداشت با بهانههای پیدرپی یا وعده سود بیشتر به تعویق میافتد.
به دلیل وعده سود بالا، پانزیها در ابتدا بهسرعت رشد میکنند. اما چون تعداد سرمایهگذاران جدید محدود است، این رشد خیلی زود متوقف میشود و طرح فرو میپاشد.
کلاهبرداران برای واقعی جلوه دادن طرح خود، از واژههای پرطمطراق و حوزههای پرسر و صدا استفاده میکنند:
این اصطلاحات، بدون پشتوانه واقعی، فقط نقش ویترین فریبنده را دارند.
‼️فراموش نکنید: هیچ سرمایهگذاری واقعی و قانونی وجود ندارد که سود بسیار بالاتر از عرف، آن هم بدون ریسک بدهد. اگر چنین پیشنهادی دیدید، بهجای عجله، سراغ مستندات و شفافیت بروید. نبود اطلاعات روشن و قابلاعتماد، نشانهای قوی از کلاهبرداری است.
برخلاف تصور رایج، طعمههای طرح پانزی فقط افراد سادهلوح یا بیسواد نیستند. این کلاهبرداریها قادرند هر قشر، سن و سطح تحصیلی را هدف قرار دهند. آنچه در ادامه میخوانید، گروههایی هستند که طبق تجربه، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند:
وقتی مشکلات مالی زندگی را احاطه میکند، وسوسه یک «سود سریع و بزرگ» غیرقابل مقاومت میشود. برای این افراد، وعدههای بازده فوری مانند طناب نجات است—even اگر عقل و منطق هشدار بدهد که این طناب ممکن است به چاله بیفتد.
نزدیک شدن به بازنشستگی یعنی زمان کمی برای جبران ضررهای احتمالی باقی مانده. همین باعث میشود برخی، در جستوجوی یک «فرصت طلایی»، بدون بررسی کامل، سرمایهشان را به خطر بیندازند.
تعجببرانگیز اما واقعی: بسیاری از قربانیان بزرگ، افراد باسواد و موفق بودهاند. اعتماد بیش از حد به مهارتهای خود در مدیریت سرمایه ممکن است آنها را نسبت به علائم هشداردهنده کور کند. حتی برنی مداف، طراح یکی از بزرگترین طرحهای پانزی جهان، دقیقاً این گروه را هدف قرار داد.
کلاهبرداران به قدرت اعتماد درونگروهی آگاهند. کافی است چند نفر از یک گروه مذهبی، قومی، حرفهای یا حتی یک باشگاه ورزشی جذب شوند، بقیه هم از سر اعتماد دنبالهرو میشوند. این روش که «کلاهبرداری بر پایه اعتماد» نام دارد، یکی از موفقترین ترفندهای آنهاست.
نبود آگاهی از اصول ابتدایی سرمایهگذاری، تشخیص غیرمنطقی بودن «سود بالا بدون ریسک» را دشوار میکند. در بازار واقعی همیشه بازده بیشتر = ریسک بیشتر است. ندانستن این معادله، زمینهساز فریب میشود.
برخی افراد به جای طی مسیر تدریجی و امن سرمایهگذاری، همیشه در جستوجوی کلید جادویی یکشبه پولدار شدن هستند. این اشتیاق، قدرت قضاوتشان را تضعیف و دروازه ذهنشان را به روی پانزیها باز میکند.
تنهایی، ضعف حافظه، نگرانی از آینده مالی و ناآشنایی با فناوریهای جدید، سالمندان را به اهدافی راحت برای کلاهبرداران تبدیل میکند. بسیاری از آنها پسانداز قابل توجهی دارند و به همین دلیل روی لیست شکارچیان مالی قرار میگیرند.
اکثر قربانیان، آدمهای باهوش و محتاطی هستند که در یک لحظه ضعف یا تحت تأثیر یک موقعیت «استثنایی»، تصمیمی احساسی میگیرند. کلاهبرداران حرفهای استاد بازی با روان انساناند؛ آنها میدانند چطور اعتماد شما را جلب کنند، ترس از دست دادن فرصت را تحریک کنند و منطقتان را دور بزنند.
طرحهای پانزی در کریپتو، با وجود تفاوتهای ظاهری، همگی یک هسته مشترک دارند: پرداخت سود قدیمیها از سرمایه جدیدها. در ادامه با شناختهشدهترین ترفندهای پانزی در بازار ارزهای دیجیتال آشنا میشوید.
بخش قابلتوجهی از پانزیهای کریپتو در قالب وبسایتهای استخراج ابری (Cloud Mining) فعالیت میکنند. آنها مدعیاند با پول شما ارز دیجیتال استخراج میکنند، اما در حقیقت، هیچ دستگاهی روشن نیست! این سایتها صرفاً با پول سرمایهگذاران تازهوارد، سود «ساختگی» به افراد قبلی میدهند.
⚠️ نشانه خطر: یک ماینینگ ابری واقعی فقط «قدرت هش» میفروشد، نه وعده سود ثابت و تضمینی با نرخ بالا.
در این روش، کلاهبرداران ابتدا سرمایه مردم را با وعده پرداخت سود تضمینی جذب میکنند. اما بهجای بیت کوین یا یک ارز معتبر، این سود را با یک ارز جعلی و بیارزش که خودشان ساختهاند پرداخت میکنند.
آنها با وعده «افزایش قیمت در آینده» قربانیان را به نگهداری این توکنها ترغیب میکنند، در حالی که هیچ زیرساخت یا پشتیبانی واقعی برای آن وجود ندارد.
رباتهای تلگرامی پانزی، بازی را با طعمه «الماس رایگان» شروع میکنند. کاربر با این الماسها میتواند دستگاههای استخراج مجازی بخرد تا مثلاً «بیتکوین استخراج کند». راههای کسب الماس بیشتر، عبارتند از:
در واقع، هیچ ماینینگی انجام نمیشود. برداشت سود هم منوط به این است که یکی از زیرمجموعهها با بیتکوین الماس بخرد! این یک مدل پیشرفته پانزی است که چرخه را زهرآگینتر میکند.
برخی وبسایتها با ظاهر موجه، ادعا میکنند سرمایه شما را در پروژههای مختلفی مانند املاک، انرژی، خودرو یا بورس بینالملل به کار میگیرند. اما در عمل، هیچ سرمایهگذاری واقعی در کار نیست.
نمونه مدرن این ترفند، استفاده از داستان «ربات تریدر پیشرفته» است که گویا در بازار جهانی معامله میکند و سود تضمینی میدهد. جز یک دروغ بزرگ، چیزی پشت این ادعا نیست.
💡 نکته طلایی: فرقی نمیکند روایت، ماینینگ ابری باشد یا ربات تریدر یا فروش توکن، ماهیت پانزی در کریپتو همیشه یکسان است — قربانی با خیال سود تضمینی، سرمایهاش را در جیب کلاهبردار میگذارد.
طرح پانزی و طرح هرمی هر دو از مشهورترین روشهای کلاهبرداری مالی در جهان هستند که قربانیان زیادی گرفتهاند، اما روش کارشان تفاوتهای اساسی دارد. در طرح پانزی، گرداننده با ادعای سرمایهگذاری در بازارهای پرسود (مثل ارز دیجیتال، بورس یا پروژههای بزرگ) سرمایه افراد را جمع میکند و بهجای فعالیت واقعی، سود اعضای قدیمی را از پول سرمایهگذاران تازهوارد پرداخت میکند. هیچ کالا یا خدماتی در کار نیست و همهچیز یک سازوکار فریبنده برای پنهانکردن کمبود نقدینگی است؛ این چرخه تا وقتی ادامه دارد که افراد جدید جذب شوند و به محض کندشدن ورودیها، طرح فرو میریزد.
در مقابل، طرح هرمی با فروش یک کالا یا خدمت (معمولاً بیکیفیت یا بسیار گرانتر از ارزش واقعی) همراه است و اعضا برای کسب پورسانت مجبورند دائماً دوستان، آشنایان و حتی افراد غریبه را به خرید و عضویت در شبکه دعوت کنند. بخشی از پول خریداران جدید به اعضای بالایی پرداخت میشود و زنجیره بهصورت پلکانی گسترش مییابد. هر دو مدل با وعده سودهای تضمینی و نجومی قربانی جذب میکنند و بقایشان وابسته به ورود مداوم سرمایهگذاران تازه است، اما در نهایت، وقتی جریان عضوگیری یا فروش متوقف شود، ساختار فرو میپاشد و اکثریت شرکتکنندگان ضرر میکنند. تفاوت کلیدی اینجاست که پانزی وانمود به سرمایهگذاری میکند و هرمی با پوشش ظاهراً تجاری و فروش محصول فعالیت میکند.
فرض کنید فردی مدعی سرمایهگذاری روی طلاست و میگوید «ماهانه ۲۰٪ سود تضمینی» میدهد. شما پولی میدهید، سود میگیرید، اما این سود از پول افراد جدید پرداخت میشود (پانزی).
حالا فرض کنید همین فرد خاک بیارزشی را به اسم «بهترین خاک جهان» میفروشد و شما را تشویق میکند با فروش آن به دوستانتان و آوردن آنها به سیستم، پورسانت بگیرید (هرمی).
ویژگی | طرح پانزی | طرح هرمی |
---|---|---|
محصول/خدمت | ندارد | اغلب بیارزش یا بسیار گرانتر از ارزش واقعی |
ساختار شبکهای | الزامی نیست | بخش اصلی مدل کسبوکار |
روش درآمد | پرداخت سود از سرمایه اعضای جدید با ادعای سرمایهگذاری | پورسانت از فروش محصول و جذب زیرمجموعه |
سرعت فروپاشی | خیلی سریع، به محض کاهش جذب سرمایهگذار | کمی کندتر، ولی وابسته به جریان عضوگیری |
شباهت | توضیح |
---|---|
وعده سودهای نجومی و تضمینی | هر دو با وعدههای غیرواقعی و اغراقآمیز قربانی جذب میکنند. |
نیاز دائمی به جذب اعضای جدید | بقا و پرداخت سود وابسته به ورود مداوم افراد تازه است. |
احتمال بالای فروپاشی و زیان شدید | با توقف عضوگیری، طرح ظرف مدت کوتاهی سقوط میکند و اکثریت سرمایهگذاران ضرر میکنند. |
در ادامه شما را با مشهورترین نمونههای طرح پانزی در جهان آشنا میکنیم:
لو پرلمن، سرمایهدار و تهیهکننده موسیقی آمریکایی، در دهه ۱۹۹۰ بهخاطر مدیریت گروههای موسیقی شناخته شد. اما پشت صحنه این موفقیتها، او با ثبت شرکتهای کاغذی و ادعای سرمایهگذاری، نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار از سرمایهگذاران و بانکها کلاهبرداری کرد. این طرح که یکی از طولانیترین پانزیهای تاریخ آمریکا بود، سرانجام در سال ۲۰۰۷ هنگامی که پرلمن در اندونزی دستگیر شد برملا شد. او در سال ۲۰۰۸ به ۲۵ سال زندان محکوم شد و در سال ۲۰۱۶، در ۶۲ سالگی، پشت میلههای زندان از دنیا رفت.
برنی میداف کار خود را در دهه ۱۹۶۰ بهعنوان کارگزار بورس آغاز کرد، اما در دهه ۱۹۸۰ کسبوکارش به یک کلاهبرداری پانزی غولپیکر تبدیل شد. او با وعده سود بالا و ریسک پایین، پول هزاران سرمایهگذار را جذب کرد و سود اعضای قدیمی را از سرمایه تازهواردها پرداخت میکرد. میداف حتی از تراکنشهای جعلی میان سرمایهگذاران و شرکتهای ساختگی، کارمزد هم میگرفت. سرانجام در سال ۲۰۰۹ این امپراتوری فرو ریخت و بیش از ۶۵ تا ۷۴ میلیارد دلار خسارت به ۱۳ هزار نفر وارد شد. دادگاه او را به ۱۵۰ سال زندان محکوم کرد و در ۲۰۲۱ در زندان درگذشت.
شرکت DC Solar به رهبری جف کارپاف، ابتدا با ایده ژنراتور خورشیدی قابل حمل (Solar Eclipse) شروع کرد و توانست نظر غولهایی مانند برکشایر هاتاوی متعلق به وارن بافت و حتی سازمانهای دولتی را جلب کند. اما تجهیزات معیوب و مشکلات تولید، مدیران را به سمت یک طرح پانزی انرژی پاک کشاند. کارپاف با استفاده از سرمایه جدید برای بازپرداخت بدهیها و حتی فرار مالیاتی، نزدیک به یک میلیارد دلار خسارت به بار آورد. این طرح بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ افشا شد و کارپاف در ۲۰۲۱ به ۳۰ سال زندان محکوم شد.
در جولای ۲۰۲۰، جورج سانتوس – که بعدها بهعنوان نماینده جمهوریخواه کنگره شناخته شد – در شرکت سرمایهگذاری Harbor City Capital مشغول کار شد. او با وعده سرمایهگذاریهای پر سود و کم ریسک در تبلیغات دیجیتال، سرمایهگذاران را جذب میکرد، درحالیکه شرکت با استفاده از اسناد مالی جعلی، پول را به مصارف شخصی مدیرعامل منتقل میکرد. در آوریل ۲۰۲۱، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا دارایی شرکت را مسدود و آن را به اختلاس ۴.۵ میلیون دلار متهم کرد. هرچند نام سانتوس در پرونده بهعنوان متهم اصلی ذکر نشد، اما شواهد نشان داد مدل شرکت همان الگوی طرحهای پانزی بوده است.
طرحهای پانزی در حوزه رمزارزها نیز، با ظاهر فریبنده و وعدههای سودهای غیرواقعی، بارها میلیونها نفر را قربانی کردهاند. بیتکانکت با سقوط بیسابقه خود، وانکوین با رهبری ملکه کریپتو، و پلاستوکن با تمرکز بر بازار آسیا، هر سه نمونههای کلاسیک از این مدل کلاهبرداری هستند. وجه مشترک همه آنها این بود که هیچ مدل کسبوکار واقعی وجود نداشت و تنها پول جدید جایگزین پول قدیم میشد. در ادامه با این نمونههای بزرگ و جنجالی از پروژههای پانزی رمزارزی، بیشتر آشنا خواهید شد:
بیتکانکت یکی از مشهورترین و رسواترین پروژههای پانزی در تاریخ ارزهای دیجیتال است. این پلتفرم در سال ۲۰۱۶ معرفی شد و به سرمایهگذاران وعده سودهای ثابت و تضمینی تا ۴۰ درصد در ماه میداد. سازوکار ظاهری پروژه به این صورت بود که کاربران باید توکن اختصاصی پلتفرم با نام BCC را خریداری کرده و در سیستم قفل کنند. گفته میشد که رباتهای معاملهگر بیتکانکت با استفاده از سرمایهها در بازار خرید و فروش انجام میدهند و سود حاصل را بین کاربران توزیع میکنند.
اما در واقعیت، هیچ ربات یا الگوریتم معاملاتی وجود نداشت و تنها سرمایههای جدید برای پرداخت به سرمایهگذاران قدیمی استفاده میشد. حتی ویتالیک بوترین، خالق اتریوم، بارها در توییتهایش نسبت به غیرواقعی بودن این سودها هشدار داده بود.
در نهایت، در سال ۲۰۱۸ پس از فشار نهادهای نظارتی انگلستان و آمریکا، پروژه تعطیل شد و ارزش توکن BCC بیش از ۹۰ درصد سقوط کرد. بر اساس گزارشها، بیش از ۲.۶ تا ۳.۵ میلیارد دلار از سرمایه کاربران از بین رفت. سقوط بیتکانکت، نقطه عطفی در تاریخ رمزارزها شد و به عنوان یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای پانزی شناخته میشود.
وانکوین یکی دیگر از طرحهای پانزی مشهور بود که بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ فعالیت میکرد. این پروژه توسط زنی بلغاری به نام روژا ایگناتووا، ملقب به ملکه کریپتو (Cryptoqueen)، راهاندازی شد. او وانکوین را به عنوان «قاتل بیت کوین» معرفی میکرد و مدعی بود این رمزارز آیندهای درخشانتر از بیت کوین خواهد داشت.
در ظاهر، وانکوین توکنی نوآورانه معرفی میشد، اما پشت پرده، هیچ بلاکچینی وجود نداشت و تمام سیستم صرفاً یک پایگاه داده متمرکز بود. سود کاربران نیز فقط از محل ورود سرمایهگذاران جدید تأمین میشد.
این پروژه در طول فعالیت خود توانست حدود ۵.۸ میلیارد دلار سرمایه از مردم سراسر دنیا جذب کند. در سال ۲۰۱۷، با ورود FBI و دولت آمریکا، فعالیت وانکوین فروپاشید. روژا ایگناتووا از همان سال ناپدید شد و هنوز هم در فهرست ۱۰ فرد تحت تعقیب برتر FBI قرار دارد.
پلاستوکن یکی دیگر از طرحهای بزرگ پانزی بود که بیشتر قربانیان آن در کشورهای آسیایی مانند چین، کره جنوبی و ژاپن قرار داشتند. این پروژه از سال ۲۰۱۸ آغاز شد و با تبلیغات گسترده در پیامرسان ویچت (WeChat) توانست میلیونها کاربر جذب کند.
گردانندگان پلاستوکن به سرمایهگذاران وعده سودهای ۱۰ تا ۳۰ درصد ماهانه میدادند. بهظاهر، این پروژه خدماتی مثل آموزش ارز دیجیتال و کیف پول رمزارزی ارائه میکرد، اما هدف اصلی، ترغیب مردم به خرید توکن اختصاصی پروژه یعنی PlusToken بود.
تا پیش از فروپاشی در سال ۲۰۱۹، پلاستوکن بیش از ۳ میلیارد دلار سرمایه از حدود ۳ میلیون نفر جذب کرد. هرچند تعدادی از اعضای اصلی آن توسط پلیس چین دستگیر شدند، اما شواهد نشان میدهد بخشی از سرمایهها همچنان ردیابی نشده و احتمالاً توسط مجرمان فراری در حال جابهجایی است.
در دنیای پرهیاهوی امروز، «سود کلان و تضمینی» نه نشانه فرصت، بلکه زنگ خطر است. طرحهای پانزی با پوشش قانونی و اسناد ساختگی، سادهترین نقطهضعف انسان (طمع) را هدف میگیرند. بنابراین، پیش از هر نوع سرمایهگذاری، گذشته و هویت گردانندگان را بیطرفانه راستیآزمایی کنید. یادتان باشد، بازار واقعی نه جادوی سود دائمی دارد و نه وعدههای بدون ریسک؛ هرجا این وعده را شنیدید، یک قدم عقب بروید و دوباره همهچیز را بررسی کنید!
👈 ورود به بازار کریپتو با ثبت نام در صرافی توبیت
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
پیشرفت چشمگیر کاردانو با الگوهای امیدوارکننده بازار
2 ماه پیش 398 بازدید
پشت پرده انتقال ۷۰۰ میلیون دلاری بیتکوین تسلا فاش شد! آیا آنها را فروختند؟
9 ماه پیش 709 بازدید
رییس جمهور فرانسه درباره علت دستگیری پاول دوروف چه میگوید؟ + اتهام او چیست؟
11 ماه پیش 1K بازدید
آنچه خـواهید خـواند:
دستــههای محبــوب
آخریـن بررسی شدههای بازار سرمایه
عضو چراغ نیستید؟
ثبت نام